Month: می 2017

راهنمای کامل از پوشک گرفتن کودک

بی نیاز شدن از پوشک، مهارتی است که کودک نمی تواند بر آن مسلط شود مگر آنکه از نظر جسمی و روانی آمادگی لازم را پیدا کرده باشد. بی صبری شما برای رها شدن از پوشک هم تغییری در این معادله ایجاد نمی کند. در واقع کودک باید خودش این مهارت را به خودش آموزش دهد. نقش شما صرفا مهیا کردن ابزار و محیط لازم، تشریح روشها، و تشویق کودک است.

در میان والدینی که از نزدیک این پیشرفتهای کودک را دنبال می کنند، سن از پوشک گرفته شدن همانقدر مهم است که سن شروع خواب بی وقفه ی شب. برخی مطالعات نشان می دهد که کودکان به طور متوسط از سن سی ماهگی از پوشک گرفته می شوند، اما مقایسه ی فرزندتان با کودکان دیگر در این زمینه صرفا وقت تلف کردن است؛ تفاوت بین کودکان در کسب این مهارت بسیار زیاد است. دختران معمولا زودتر از پسران همسن خود از پوشک گرفته می شوند، ولی با این حال ممکن است پسری در سن دو سالگی از پوشک گرفته شود در حالی که یک دختر تا سن چهار سالگی به این مهارت دست پیدا نکند.

چه زمانی از پوشک گرفتن را شروع کنیم؟

هرگاه کودک نسبت به پوشک خیس یا کثیف  احساس ناراحتی بروز دهد و یا هر از گاهی به گونه ای تلاش کند به شما بفهماند که قصد ادرار یا مدفوع کردن دارد، همان زمان باید به ذهنتان خطور کند که ممکن است زمان از پوشک گرفتن او فرا رسیده باشد. پیش از شروع بگذارید کودک به عنوان نمونه پدر و مادر یا برادر و خواهر بزرگترش را هنگام استفاده از توالت مشاهده کند. چند دست شورت -هرچه گشادتر بهتر- برایش بخرید و به او اجازه دهید پوشیدن و در آوردن آنها را چند بار تمرین کند. از کتابفروشی یا کتابخانه چند کتاب خوب در رابطه با آموزش دستشویی رفتن بگیرید و برای فرزندتان بخوانید.

تصمیم بگیرید که آیا فرزندتان قرار است با توالت بچه ها شروع کند یا با توالت بزرگها؛ با مبدل یا بدون مبدل؛ توالت ایرانی یا فرنگی. مزیت توالت بچه ها این است که اندازه اش مناسب بچه ها است، ارتفاعش کم است و کودک می تواند به راحتی خودش روی آن بنشیند و برخیزد. در مقابل، مبدل این مزیت را دارد که فضایی اشغال نمی کند و نیاز به خالی کردن ندارد و به کودک کمک می کند که یک گام به استفاده از توالت واقعی نزدیکتر باشد. اگر بتوانید به کودک از همان ابتدا بیاموزید که از توالت بزرگها استفاده کند که چه بهتر؛ البته به شرط اینکه جثه ی کودک به اندازه ی کافی بزرگ باشد و از توالت واقعی نترسد.

اگر می خواهید از صندلی توالت کودکان استفاده کنید، توالتی را انتخاب کنید که سطلش را بتوان به راحتی درآورد و خالی کرد؛ چرا که باید خیلی زود از کودک بخواهید که خودش این وظیفه را بر عهده بگیرد. اگر می خواهید از مبدل استفاده کنید، نوعی را بخرید که به راحتی بتوان آن را جمع کرد تا در مسافرتها راحت باشید. اگر فرزندتان پسر است، توالت باید یک مانع در قسمت جلو داشته باشد که جلوی ادرار را بگیرد. ولی اگر فرزندتان دختر است از گذاشتن مانع خودداری کنید چرا که ممکن است به او آسیب برساند. اگر می خواهید از صندلی توالت کودکان استفاده کنید مدتی آن را برپا کنید تا کودک به دیدن آن عادت کند و اجازه دهید کودک اگر می خواهد با لباس روی آن بنشیند.

تصمیم دیگری که باید بگیرید مربوط به لغات است. کودکان لغات مربوط به اعضای بدن را به آسانی یاد می گیرند اما لغات ادرار و مدفوع دشوارترند و معمولا جایگزینهای ساده تری برای آنها استفاده می شود. بسیاری از خانواده ها از لغات معمولی مثل جیش و … استفاده می کنند. به خاطر داشته باشید که مرز بین قابل قبول و بی ادبانه بسیار باریک است؛ لغتی که بر زبان یک کودک دو ساله خیلی دوست داشتنی به گوش می رسد، بر زبان یک کودک پنج ساله ممکن است اصلا اینگونه نباشد.

دیگر تصمیمی که باید اتخاذ کنید، در باره ی پاداشی است که می خواهید برای موفقیت کودک در این فرآیند آموزشی در نظر بگیرید. در این زمینه بین والدین اتفاق نظر وجود ندارد؛ برخی شدیدا با در نظر گرفتن پاداش برای پیشرفتهایی که بخشی از رشد طبیعی و عادی کودک می دانند مخالفند در حالی که برخی دیگر ضرری در این کار نمی بینند و حتی فکر می کنند که کودک را تشویق به پیشرفت سریعتر می کند.

در میان والدینی که با پاداش موافقند، برخی فرزندشان را با خوردنیهایی مثل بیسکوییت، آجیل، یا کشمش تشویق می کنند و برخی ترجیح می دهند از هدایایی کوچک و ارزان به جای خوراکی استفاده کنند. برخی از والدین هم که به پاداش ملموس اعتقادی ندارند، پیشرفت کودک را صرفا با قرار دادن ستاره هایی روی تقویم علامت گذاری می کنند.

همه ی پدر و مادرها قبول دارند که ستایش کودک پاداش مؤثری است. سخاوتمندانه کودک را ستایش کنید ولی زیاده روی نکنید تا کودک گمان نکند که کنترل مثانه و شکم مثلا عبور از هفت خوان رستم است و یا آنکه از آن برای گرفتن امتیاز از پدر و مادرش استفاده کند.

چگونه از پوشک گرفتن را شروع کنیم؟

مطابق ترتیب غالب در فرآیند آموزشی از پوشک گرفتن، ابتدا باید تسلط بر مدفوع آموخته شود و سپس تسلط بر ادرار در طول روز و در نهایت تسلط بر ادرار در طول شب. اما همه ی کودکان از این الگو پیروی نمی کنند. اگر شکم فرزندتان در ساعات مشخص و منظمی از روز کار می کند، می توانید او را خیلی زود در رابطه با مدفوع کردن آموزش بدهید؛ برخی از پدر و مادرها این کار را در بازه ی هیجده تا بیست و چهار ماهگی با موفقیت انجام می دهند.

برای کمک به کودکی که شکمش منظم کار نمی کند، می توان نیم ساعت بعد از هر وعده ی غذایی او را به دستشویی برد. چند دقیقه ای در کنار کودک بنشینید و در صورت لزوم در این مدت برای خود سرگرمی ای مثل کتاب خواندن فراهم کنید. اما فقط تا زمانی به این کار ادامه دهید که کودک تمایل دارد. ممکن است کودک نسبت به مدفوعش احساس مالکیت داشته باشد. مراقب باشید که زیاد درباره کثیف بودن و بد بودن مدفوع حرف نزنید. برخی کودکان از اینکه آب سیفون مدفوعشان را با خود ببرد، ناراحت می شوند و برخی دیگر از صدای سیفون می ترسند. اگر فرزند شما از این دسته است شاید بهتر باشد که بعد از اینکه از دستشویی بیرون می رود سیفون را بکشید.

یکی از دلایلی که کودکان با کنترل مدفوعشان مشکل دارند یبوست است. یبوست بیش از آنکه به تعداد دفعات مدفوع کردن مرتبط باشد (حتی سه یا چهار بار مدفوع در هفته هم برای برخی کودکان کاملا طبیعی است) به سفتی مدفوع مربوط است که باعث می شود عبور مدفوع سخت و دردناک شود. برای کمک به کودک دچار یبوست، می توانید مصرف شیر و لبنیات را برایش پایین بیاورید و میوه های خشک و فیبر را در غذایش بیشتر کنید. آب آلو بخارا برای کودکی که آن را می نوشد مفید است. اگر یبوست ادامه دار شد، به پزشک مراجعه کنید.

اگر امکان انتخاب دارید، فصل تابستان بهترین زمان برای آغاز از پوشک گرفتن است؛ چرا که کودک لباس کمتری به تن دارد که این به نوبه ی خود دستشویی رفتن را آسانتر می کند. تا حد ممکن اجازه دهید کودک با حداقل لباس در خانه باشد.

بهتر است حدود یک هفته را به طور فشرده به آموزش کودک اختصاص دهید؛ پیش فرزندتان در خانه بمانید و مشغله های دیگر را موقتا کنار بگذارید. روش بیست و چهار ساعته ی از پوشک گرفتن که دو نفر از روانشناسان به نامهای ناتان آزرین و ریچارد فاکس برای کمک به افراد عقب مانده ی ذهنی تدوین کرده اند برای برخی والدین موفقیت آمیز بوده و برای برخی دیگر نه.

هدف نهایی این است که فرزندتان بتواند هر وقت لازم باشد به تنهایی به دستشویی برود، لباسش را دربیاورد، پس از اینکه کارش تمام شد خودش را تمیز کند، لباسش را بپوشد، در صورت استفاده از صندلی توالت بچه آن را تخلیه کند و سیفون توالت را بکشد. مسلما تمام این تواناییها یک دفعه و در آغاز حاصل نمی شود. ممکن است در ابتدا لازم باشد به کودک یادآوری کنید که باید به توالت برود و حتی برای مدتی دستش را بگیرید و او را به دستشویی ببرید. بهترین زمانها برای یادآوری یا بردن او به توالت موقع بیدار شدن در صبح، پیش و پس از چرتهای روزانه، سی دقیقه پس از هر وعده ی غذایی و قبل از خواب است.

کودکان معمولا هشت بار در روز ادرار می کنند و اگر هیجان زده یا خسته باشند این تعداد بیشتر می شود. به خاطر داشته باشید که آموزش بی نیاز شدن از پوشک شامل نظافت و بهداشت هم می شود -تمیز کردن از جلو به عقب مخصوصا در دخترها (برای پیشگیری از عفونت ادراری) و شستن دستها پس از رفتن به دستشویی.

دشواری های از پوشک گرفتن

فارغ از اینکه از چه روشی برای از پوشک گرفتن استفاده کنید و هر چقدر هم که کودک سریع یاد بگیرد، باز هم اتفاق می افتد که ناخواسته خودش را خیس یا کثیف کند. اگر چنین اتفاقی افتاد، فورا او را تمیز کنید و قضیه را بزرگ نکنید. با او صحبت کنید تا ببینید که آیا ناراحت است یا نه، او را تنبیه، سرنش یا خجالت زده نکنید. اگر این اتفاق به کرات رخ داد و به این نتیجه رسیدید که نمی توانید او را از پوشک بگیرید، کار را متوقف کنید و دوباره از پوشک استفاده کنید. دوباره بعد از چند هفته یا یک ماه وقتی احساس کردید کودک آماده است آموزش را آغاز کنید.

کودکی که کاملا از پوشک گرفته شده هم گاهی که مریض می شود ناخواسته خودش را خیس می کند. بعضی وقتها کودک دچار پسرفت می شود و نحوه ی کنترل ادرار یا مدفوع یا هر دو را به کلی فراموش می کند. پسرفت گاهی همراه یا پس از بیماری اتفاق می افتد.

کودکی که دچار پسرفت شده (و یا به نظر می رسد نمی تواند بر ادرار و مدفوعش مسلط شود) ممکن است مبتلا به حساسیت به لاکتوز یا غذاهای دیگر باشد و یا از عفونت ادراری رنج ببرد. عفونت ادراری معمولا همراه با درد و احساس سوزش در هنگام ادرار کردن است و گاهی تغییر رنگ و بوی بد ادرار هم از علائم آن است. اگر مشکوک به مشکلات جسمی هستید با پزشک تماس بگیرید.

در بیشتر مواقع، علت پسرفت بیش از آنکه جسمی باشد عاطفی است. ممکن است هنگامی که نوزاد جدیدی در خانواده متولد می شود، یک فرد نزدیک فوت می کند، والدین از هم جدا می شوند یا در شرایط اضطراب آور دیگر رخ دهد. بهترین کار این است که با آرامش با این مسأله مواجه شوید: از خودتان عصبانیت و ملامت نشان ندهید اما کودک را دوباره بدون هیچ توضیحی پوشک کنید.

تسلط شبانه بر ادرار معمولا دیرتر از تسلط روزانه حاصل می شود، هر چند برخی کودکان پیش از اینکه از پوشک گرفته شوند به این توانایی می رسند که شبها خودشان را خیس نکنند. تسلط بالایی لازم است چون کودک باید دوازده ساعت یا بیشتر در طول شب خودش را نگه دارد. شاید بتوانید با جلوگیری از نوشیدن مایعات پیش از رفتن به تخت به کودک کمک کنید که شب خودش را خیس نکند. شب ادراری تنها در صورتی که تا شش سالگی ادامه پیدا کند یک مشکل محسوب می شود.

از پوشک گرفته شدن یک شاخصه ی مهم در رشد و پیشرفت کودک است اما برخی والدین ممکن است فشار زیادی را در این رابطه به کودک وارد کنند و کار را برای او دشوار کنند. اگر از توصیه های ساده ی ما برای از پوشک گرفتن بچه استفاده کنید، او مسیر استقلال را به خوبی طی می کند.


محتوای این مطلب صرفا برای اطلاع رسانی است و به هیچ عنوان نمی توان آن را توصیه ی پزشکی قلمداد کرد. سایت چرا؟چرا؟دات کام هیچ گونه مسئولیتی در قبال عواقب به کار بستن توصیه های این مطلب ندارد.


منبع: www.howstuffworks.com

 

 

چگونه به فرزند بدخوابمان کمک کنیم؟

تازه پدر و مادرها معمولا با خواباندن کودکی که از خواب پریده مشکل دارند. وقتی کودک از خواب می پرد، مطمئنا پدر و مادر هم از خواب می پرند. یک پدر و مادر با تجربه می گویند: “اگر می توانید مثل یک نوزاد بخوابید، معنایش این است که نوزادی ندارید.” اگر می توانید با این جمله ارتباط برقرار کنید احتمالا صاحب فرزند هستید و احتمالا می دانید که داشتن فرزند با خواب شب سازگار نیست. آمدن نوزاد به معنای رفتن خواب بی وقفه ی شب دست کم در آغاز کار است. حتی پس از سپری شدن چند ماه  اول که باید به بچه شیر بدهید، ممکن است هر از گاهی نیمه شب ناچار شوید به کودک رسیدگی کنید و مثلا به او آب بدهید یا دمای بدنش را کنترل کنید.

در تلقی عموم، پدر و مادر خوبی که دغدغه ی فرزندشان را دارند باید حد اقل خوابشان را فدای کودکشان کنند. با این وجود روشهایی هست که می تواند به شما و فرزندتان کمک کند که هر دو خواب خوبی داشته باشید؛ چه در دوران دشوار نوزادی و چه پس از آن. اما پیش از هر چیز خوب است که اطلاعاتی درباره ی نیازهای خواب کودکان در سنین مختلف داشته باشید.

درک نیازهای خواب نوزاد

فهم نیازهای خواب نوزاد برای پدر و مادری که برای فرزندشان رشد سالم و خوشحالی می خواهند از اهمیت بالایی برخوردار است. آیا نوزاد باید زیاد بخوابد؟ چه زمانی در شب باید بخوابد؟ اگر کودک برای خوابیدن مقاومت می کند آیا به این معنی است که او را زود می خوابانید؟

درک نیازهای طبیعی خواب در سنین مختلف می تواند به شما کمک کند که از نگرانیهایتان کم کنید و کودکتان را تشویق کنید که به میزان نیازش بخوابد. در ادامه مقدار متوسط خواب مورد نباز کودکان در سنین مختلف ذکر می شود که می تواند در این زمینه دید مناسبی به شما بدهد. ولی باید توجه کرد که کودکان هم مانند بزرگسالان ویژگیهای شخصی مختص خودشان را دارند. بعضی کودکان ممکن است نیاز بیشتری به خواب داشته باشند و برخی کمتر از متوسط بخوابند. همینطور ممکن است نیاز کودکان به خواب در هر زمان از عوامل مختلفی چون سن، جهشهای رشدی، تغییر روال، بیماری، و اضطراب تأثیر بپذیرد.

در ادامه نگاهی می اندازیم به دوره های مختلف کودکی و اینکه چگونه روالهای خواب و بیداری کودکان تغییر می کند.

از تولد تا شش ماهگی

در آغاز بیشتر نوزادان بیشتر زمان شبانه روز را در خواب به سر می برند – و به طور طبیعی هم باید اینگونه باشد. همانند خوردن، خوابیدن هم برای رشد سالم بسیار حیاتی است. هر چند برخی نوزادان فقط ده ساعت در روز می خوابند و برخی تا بیست و سه ساعت در روز می خوابند، متوسط خواب نوزادان حدود هفده ساعت در روز است که به طور مساوی بین شب و روز تقسیم می شود. در آغاز، زمانهای بیداری و فعالیت کوتاه و نامنظم هستند. در سه ماهگی، نوزادان معمولا حدود پانزده ساعت می خوابند – ده ساعت در شب و پنج ساعت در روز. در شش ماهگی، متوسط خواب کودکان چهارده ساعت است – یازده ساعت در شب و سه ساعت در روز.

با این حال، باید به خاطر داشت که میزان خواب کودکان مختلف با هم تفاوتهای زیادی دارد. پس اگر نوزادتان بیشتر یا کمتر از زمانهای متوسط ذکر شده بیدار می ماند، نگران نشوید. همچنین به یاد داشته باشید که کودکان خیلی ساده خسته می شوند. حتی اگر نوزادتان ساعات زیادی را در شب بخوابد، ممکن است در طول روز پس از چند ساعت بیداری به خواب احتیاج پیدا کند.

هیچ سن مشخصی وجود ندارد که کودکان خواب بدون وقفه ی شبانه را از آن سن آغاز کنند. در آغاز، خواب و خوراک با هم پیوند نزدیکی دارند – نوزادان وقتی که سیر هستند می خوابند و وقتی گرسنه هستند بیدار می شوند. از سه یا چهار ماهگی خستگی بر گرسنگی تقدم پیدا می کند. در همین سن است که نوزادان می توانند زمانهای طولانی تری را بیدار بمانند. فعالیتشان در روز بیشتر می شود و در نتیجه احتمال اینکه در طول شب خواب بدون وقفه داشته باشند بیشتر می شود. بنابراین هر چند نوزاد شما ممکن است زودتر یا دیرتر به خواب شبانه ی بدون وقفه عادت کند، معمولا انتظار می رود که این پیشرفت حول و حوش سن سه یا چهار حاصل شود.

از سن شش ماهگی تا یک سالگی

در نیمه ی دوم سال اول، نیازها و روالهای خواب نوزادان بیشتر تغییر می کند. به طور متوسط در این دوره ی زمانی، نوزادان تمایل دارند حدود سیزده ساعت در روز بخوابند. با این حال محدوه ی طبیعی بین نه ساعت تا هیجده ساعت است. به طور معمول نوزادان این سن، حدود ده تا دوازده ساعت در طول شب می خوابند و در طول روز دو بار چرتهای کوتاه دارند. این چرتها ممکن است بین بیست دقیقه تا دو یا سه ساعت طول بکشند. اگر نیاز خوابی نوزادتان در شش ماهه ی اول بیش از متوسط بوده، به احتمال زیاد در شش ماهه ی دوم هم همینطور خواهد بود و برعکس.

شما می توانید تلاش کنید با تعیین طول مدت چرت روزانه و زمان غذا، جدول زمانی خواب نوزاد را تغییر دهید. اما معمولا نوزاد هر وقت خوابش بیاید می خوابد و هر وقت گرسنه باشد می خورد. در نوزادان، معمولا نیاز به چرت روزانه ی طولانی تر به جهشهای رشدی سریع ربط داده می شود. بسته به فلسفه ی تربیتی خودتان، می توانید از خود انعطاف نشان بدهید و یا تلاش کنید که برنامه ی زمانی نوزاد را با برنامه ی زمانی خانواده هماهنگ کنید.

مثلا اگر نوزاد یک ساعت پس از زمانی که شما قصد خوابیدن دارید می خوابد، ممکن است بخواهید برنامه ی خودتان را با او هماهنگ کنید. اما اگر زمان خوابیدن او سه یا چهار ساعت پس از زمانی است که شما دوست دارید بخوابید، شاید بخواهید که یکی از چرتهای روزانه ی او را کوتاهتر کنید. اگر یکی از چرتهای نوزاد خیلی طولانی شد می توانید چرت بعدی را کوتاهتر کنید. ممکن است در ادامه ی روز بداخلاق باشد یا نباشد. همچنین ممکن است شب آسانتر بخوابد و یا در اثر شدت خستگی گریه کند و دیرتر بخوابد. برای درک اینها باید کمی آزمایش کنید.

می توانید در زمانی که بیدار است با او بیشتر بازی کنید تا شاید تمام انرژی اش را مصرف کند و در ساعتی که شما می خواهید بخوابد. اما کمی پیش از خواب با او بازی نکنید و آرامشش را بر هم نزنید چون خوابیدن را برای او سخت می کنید. نوزاد پیش از خواب احتیاج دارد مدت کوتاهی را در آرامش سپری کند.

اگر نوزاد شب هنگام به علت اینکه خودش را خیس کرده بیدار شود و دیگر نخواهد بخوابد، چه باید کرد؟ تلاش کنید پیش از خواب پوشک نوزاد را عوض کنید؛ اینگونه به او کمک می کنید که تا صبح از خواب نپرد. می توانید از روشهای دیگر همچون پوشک پلاستیکی، یا پوشکهای با قابلیت جذب بالاتر استفاده کنید که به او احساس راحتی بیشتر بدهد و این امکان را به او و خودتان بدهید که تمام شب را بدون وقفه بخوابید. هرچند پوست نوزاد برای سلامتی نیاز دارد در معرض هوای آزاد باشد، استفاده از پوشکهای چندلایه یا پلاستیکی در طول شب ایراد آنچنانی ندارد. همچنین می توانید از پتو یا کیسه خواب برای گرم نگه داشتن او استفاده کنید؛ چرا که ممکن است سرما او را از خواب بپراند و نه تر بودن. وقتی ناچار می شوید شبانه پوشکش را عوض کنید، این کار را با سرعت هر چه بیشتر انجام دهید تا به او بفهمانید که وقت خوابیدن است. اگر پس از عوض کردن پوشک گریه کند ایرادی ندارد. اگر به او اجازه دهید که برای بازی کردن شما را بیدار نگه دارد، به او اینطور القاء می کنید که زمان بیداری است و در آینده هم از شما توقع همین رفتار را خواهد داشت.

از یک سالگی تا دو سالگی

نیاز کودک به خواب در سال دوم به آرامی کاهش پیدا می کند. در پایان دو سالگی ممکن است میزان خواب کودک در شبانه روز یک ساعت کمتر از یک سالگی اش باشد. بیشتر کودکان در این سن می توانند شبها یازده یا دوازده ساعت تمام بدون وقفه بخوابند. بنابراین کاهش خواب شبانه روزی کودک احتمالا به قیمت از دست رفتن چرتهای روزانه تمام می شود.

در یک سالگی بیشتر کودکان دو بار در روز چرت می زنند در حالی که در سن دو و نیم سالگی بسیاری از کودکان به یک بار چرت زدن در روز اکتفا می کنند. این تغییرات همیشه به آسانی صورت نمی گیرد و فرزند شما ممکن است در حدود سن یک و نیم سالگی دوران دشواری را طی کند – دو بار چرت ممکن است زیاد جلوه کند در حالی که یک بار چرت هم برایش کافی نیست.

شما می توانید از رفتار فرزندتان بفهمید که چه مقدار چرت روزانه و به چه تعداد برایش مناسب است. ممکن است وقتی خسته است پتویش را بردارد و به سوی تختش برود، به شما بگوید که خوابش می آید، و یا اینکه کاری را که به آن مشغول است متوقف کند و به خواب فرو رود. در چنین مواردی باید به او اجازه بدهید بخوابد. در عین حال اگر با خوشحالی مشغول بازی کردن است می توانید به او اجازه دهید که از چرتش صرف نظر کند. اگر متوجه شدید که کودک باقی روز بدخلق می شود، از شدت خستگی شب خوابش نمی برد، و یا آنکه صرفا خودتان زمان آزاد احتیاج دارید می توانید تشویقش کنید که روز بعد چرت بزند. اگر خواب آلود به نظر نمی رسد تشویقش کنید کمی به جای خوابیدن بازی کند.

به همین صورت، شبها اگر هنگامی که باید بخوابد برای خوابیدن آماده نیست، او را در تختش بگذارید و اجازه دهید کمی با آرامش بازی کند تا خوابش ببرد. برایش روشن کنید که وقتی او را در تختش می گذارید باید تا صبح آنجا بماند فارغ از اینکه آیا تمام وقتش را به خواب می گذراند یا نه. روش دیگری که می توانید با استفاده از آن شبها کودک را بخوابانید و او را در خواب نگه دارید، این است که پیش از خواب مراسم خاص و ثابتی را برایش در نظر بگیرید. در این باره در ادامه بیشتر می خوانید.

ممکن است با وجود اینکه هفته ها و یا حتی ماهها کودکتان شبها کامل و بی وقفه می خوابد، به طور ناگهانی دوباره شبها از خواب بپرد و بدون هیچ دلیل مشخصی گربه کند. ممکن است فرزندتان دچار اضطراب جدایی شده باشد. – و باید نگاه کند تا مطمئن شود شما هنوزز آنجا هستید. این بیدار شدنها نهایتا تمام می شوند ولی در این مدت برای صلاح خودتان و صلاح فرزندتان بهتر است زمانی را که هنگام بیدار شدنش با او صرف می کنید تا حد ممکن کوتاه نگه دارید، مخصوصا اگر از خواب پریدنهایش هر شب اتفاق می افتد. دفعه ی بعدی که از خواب می پرد سعی کنید به او آرامش دهید و اطمینان حاصل کنید که چیزی آزارش نمی دهد (مثلا پوشک تر یا کثیف، اتاق سرد، یا شکم خالی). یک چراغ خواب در اتاقش بگذارید و سعی کنید اسباب بازی یا پتوی محبوبش را در دسترسش بگذارید. اگر دوباره از خواب پرید پیشش بروید ولی او را از تختش بیرون نیاورید؛ در حالی که در تخت خودش است او را نوازش کنید و به او بگویید که همه خوابیده اند. اگر به بیدار کردن شما ادامه داد، از همان در اتاقش او را آرام کنید؛ بگذارید شما را ببیند و به او بگویید که همه چیز رو به راه است ولی الان وقت خوابیدن است. نهایتا اگر باز هم ادامه پیدا کرد از همان اتاق خودتان او را صدا کنید و به او اطمینان دهید که همه چیز رو به راه است. تدریجا او یاد می گیرد که شما او را دوست دارید و به او اهمیت می دهید ولی زمان خواب فرا رسیده و باید بخوابد.

از دو و نیم سالگی تا پنج سالگی

نیازهای خواب کودکان پیش دبستانی به شدت متغیر است. اما به طور معمول، آنها یازده ساعت بدون وقفه در شب می خوابند. هر چند در ابتدای این دوره به یک خواب کوتاه در روز هم احتیاج دارند، در پنج سالگی اکثرا عادت چرت روزانه را کنار می گذارند. با این حال اختصاص زمانی در ظهر برای استراحت و سکوت برای آنها خوب است حتی اگر در آن زمان نخوابند. داشتن فرصت استراحت پس از شلوغی ها و فعالیتهای ی روزانه برای کودک خیلی مناسب است. داشتن این فرصت استراحت می تواند برای کودکان پیش دبستانی مفید باشد – و برای برخی ممکن است کاملا لازم باشد.

ایجاد روال ثابت برای خوابیدن

ایجاد یک روال مشخص برای خوابیدن به آن سختی که ممکن است فکر کنید نیست. نوزادان و کودکان از روال خوششان می آید زیرا به آنها کمک می کند اتفاق بعدی را که در انتظارشان است پیش بینی کنند. (در واقع اگر دنیا به همان اندازه که برای کودکان تازگی دارد برای شما هم تازگی داشت، شما هم از روالها خوشتان می آمد). وقتی شما و فرزندتان از یک برنامه ی مشخص که روالی را برای هر شب تعیین می کند، پیروی کنید، فرزندتان از اینکه می داند باید توقع چه چیزی را داشته باشد، احساس امنیت می کند.

در هفته های اولیه ی زندگی فرزندتان، شما عمدتا باید از برنامه ی زمانی که او تعیین می کند پیروی کنید. با این حال برای اینکه عادتی در او ایجاد کنید که به هر دوی شما در درازمدت کمک کند خیلی زود نیست. البته طبیعی است که بخواهید نوزادتان را بغل کنید و تکان دهید تا خوابش بیاید. این نزدیکی برای هر دوی شما سودمند است. اگر تا لحظه ی خوابیدن او را در آغوشتان نگه دارید ممکن است این مشکل پیش بیاید که در صورت بیدار شدن در شب نتواند خودش را بخواباند. چنین اتفاقی طبعا هر دوی شما را بدخواب می کند. راه حل: او را فقط تا زمانی که خواب آلوده شود در آغوش بگیرید یا تکان بدهید ولی پیش از اینکه بخوابد او را در گهواره اش بگذارید. اینگونه یاد می گیرد که گهواره اش را و نه آغوش شما را با خواب متناظر بداند.

وقتی نوزاد سه ماه می شود، سعی کنید برای غذا خوردن، بازی کردن و زمان خوابش روال ثابتی ایجاد کنید. وقتی این روال را ایجاد کردید باید به آن پایبند بمانید. در غیر این صورت تأثیر مثبتی از آن عایدتان نمی شود.

هدف از ایجاد روال ثابت برای خوابیدن این است که ذهن و جسمتان را برای خواب آماده کنید. مثلا توالی کارهایی مثل دوش گرفتن، گوش کردن به موسیقی آرام، مطالعه، مسواک زدن، یا هر آنچه خودتان تصمیم بگیرید انجام دهید تدریجا به مغز شما می گوید که وقت خواب است. این یک روش آرام بخش برای فاصله گرفتن از مشغولیات روزمره است. این دقیقا همان کاری است که باید سعی کنید با ایجاد روال خوابیدن برای فرزندتان انجام دهید. روالی که ایجاد می کنید همچنین الگوی خوابیدن فرزندتان را مشخص می کند که ممکن است تا سالها حکمفرما باشد.

برای ایجاد روال خوابیدن دو نکته را در ذهن داشته باشید:

  • با صبر و حوصله و با صرف زمان مراحل روال خواب را اجرا کنید. با آرامش و سکوت روال را به پایان برسانید. عجله کردن در حین پیش بردن روال و یا فشار آوردن به کودک برای اجرای سریعتر مراحل روال نقض غرض است. به علاوه، هیچ گاه فرزندتان را به عنوان تنبیه نخوابانید؛ چرا که در ذهن کودک نسبت به خواب تصویر منفی ایجاد می کنید.
  • روال خوابیدن را در اتاق خواب کودکتان به پایان برسانید. با این کار این پیغام را به فرزندتان می دهید که تمام این روال از آغاز تا پایان با هدف خوابیدن بوده است. با گذشت زمان این روال به خودی خود می تواند باعث خواب آلوده شدن کودک شود.

برای چرت روزانه ممکن است لازم نباشد تمام مراحل روال خواب را طی کرد. در حقیقت باید این روال را خلاصه کنید و یک یا دو مرحله از آن مثلا خواندن یک داستان یا پخش یک آواز را اجرا کنید. بعضی کودکان ممکن است در هر مکانی بتوانند چرت بزنند در حالی که بعضی دیگر در تخت خودشان احساس امنیت بیشتری می کنند. شاید دادن یک شیء آشنا مثل عروسک یک حیوان یا پتوی خوابش به چرت روزانه ی او کمک کند. در صورت امکان، فرزندتان را تشویق کنید که هر روز در زمان مشخص چرت بزند. اینگونه به او کمک می کنید که یه آهنگ منظم خواب و بیداری برای خودش ایجاد کند.

روال خواب هر کودک ممکن است کمی با کودکهای دیگر متفاوت باشد. لزومی ندارد که روال خواب خیلی طولانی باشد ولی باید به گونه ای باشد که هم شما و هم فرزندتان از آن لذت ببرید و باید همان ترتیب را هر شب رعایت کنید. روشهای مختلف را آزمایش کنید. وقتی به یک روال کارآمد دست پیدا کردید، همان را همیشه اجرا کنید. در زیر دو روال به عنوان مثال آورده شده است:

  • حمام و شست و شو، پوشیدن لباس خواب، مسواک زدن، خواندن یک داستان، رفتن به دستشویی، انتخاب یک عروسک حیوان برای بردن به داخل تخت، بوسه و رفتن به تخت
  • خوردن تنقلات سبک، یک بازی آرام، شستن صورت، مسواک زدن، پوشیدن لباس خواب، گوش دادن به یک آواز، بوسه و رفتن به تخت

کمک به کودک برای خوابیدن

کمک کردن به کودک برای خوابیدن می تواند تمرین خوبی برای صبر پدر و مادر باشد. همه ی پدر و مادرها از بچه هایشان شنیده اند که درخواست می کنند “فقط پنج دقیقه ی دیگر”. بهانه هایی که کودکان برای بیدار ماندن می آورند بی پایان است: تشنه ام … می خواهم بروم دستشویی … یک داستان دیگر بگو … خسته نیستم و غیره و غیره.

وقتی تلاش برای بیدار ماندن پس از زمان خواب، نامتناوب و محدود به موارد خاص باشد، نشانه ی مشکل جدی نیست. اینکه در موارد خاص به کودک اجازه دهید تا دیروقت بیدار بماند ضرری ندارد. اما اگر کودک به طور مکرر هنگام خوابیدن جر و بحث راه می اندازد، باید محکمتر سر موضع خود بایستید. در هر صورت شما در قبال سلامت و بهداشت کودک مسئول هستید و خواب کافی یکی از لوازم رشد سالم کودک است.

نخست باید زمان خواب مناسبی را برای کودک تعیین کنید. همه ی کودکان به میزان یکسانی از خواب نیاز ندارند. پس باید به مرور زمان و با مشاهده، به میزان خواب لازم برای اینکه کودکتان رفتار و عملکرد خوبی داشته باشد، پی ببرید. سپس، خواباندن کودک را برای خودتان اولویت قرار دهید. در برابر چیزهایی که می توانند توچه شما را منحرف کنند و خواباندن کودک را به تأخیر بیاندازند مقاومت کنید: ایمیل را بعدا باز کنید، تلفن را جواب ندهید، و ظرفها را بعدا بشویید. فعالیتهای شبانه را به گونه ای برنامه ریزی کنید که زمان کافی داشته براشید تا خواباندن کودک را برای او تبدیل به یک فعالیت لذت بخش، آرام بخش و آموزنده کنید.

نیاز او به اینکه به آرامی برای مرحله به مرحله ی روال خوابیدن متقاعد شود، دلیل خوبی است برای اینکه آرام باشید، به حرفش گوش دهید و با او پیوند عاطفی برقرار کنید. این می تواند به شما کمک کند که رابطه تان را با او گسترش دهید، به او کمک کنید بهتر بخوابد، و شاهد رفتار رضایت بخشی از او باشید. ممکن است حتی به نقطه ای برسید که چشم انتظار زمانی باشید که شبها با فرزندتان سپری می کنید.

اگر یکی از خویشاوندان، پرستار، یا فرد دیگری از کودکتان مراقبت می کند، باز هم روال خواب را به همان صورت نگه دارید. به فردی که از کودکتان مراقبت می کند روال خواب را توضیح دهید و زمان شروع و پایان روال را برای او مشخص کنید. اگر به علت طلاق و جدایی، فرزند باید بین پدر و مادر جا به جا شود، تلاش کنید که بر سر یک روال و زمان مشخص و یکسان خوابیدن در هر دو خانه به توافق برسید.

سوار ماشینش کنید

کابوس هر پدر و مادر: هر حیله و ترفندی می دانید به کار می گیرید اما فرزندتان نمی خواهد بخوابد، با وجود اینکه به وضوح خسته است. از او خواهش می کنید؛ در جستجوی راه حل با خودتان حرف می زنید. ناگهان به ذهنتان خطور می کند که خوب است سوار ماشین شوید و مدتی رانندگی کنید تا به او آرامش دهید. دقیقا همین!

به آرامی فرزندتان را در صندلی ماشینش می گذارید و کمربندش را می بندید. سپس چند بار در خیابانتان با ماشین دور بزنید … شاید چند ده بار. در عرض پنج دقیقه فرزندتان به خواب می رود. چه رازی در تکانهای یکنواخت یک خودروی در حال حرکت هست که به راحتی کودک را در عرض چند دقیقه به خواب فرو می برد؟ این ترفند هیچ گاه به طور رسمی مورد مطالعه قرار نگرفته است. با این حال امتحانش را نزد مقامات ذیصلاح -یعنی پدر و مادرهای مستأصل و دارای کودکان بدخواب- پس داده است. معمولا برای کودکان تا سن شش سال به خوبی کار می کند و به عنوان تیر آخر برای خواباندن کودک می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

انتقال را برای کودکتان آسان کنید

خداحافظی کردن برای کودک آسان نیست. وقتی نمی تواند شما را ببیند، فکر می کند شما رفته اید و دیگر هیچ وقت برنمی گردید، هر چند که شما در اتاق کناری باشید. به این حالت اضطراب جدایی می گویند که اغلب در هنگام شب و هنگام خواب به سراغ بچه ها می آید.

برای اینکه اضطراب جدایی را در کودک کم کنید، می توانید از یک شیء انتقالی استفاده کنید. این شیء انتقالی، معمولا پتو یا حیوان عروسکی، می تواند در هنگام انتقال از وضعیت با شما به وضعیت بدون شما به او احساس امنیت بدهد. مطالعات نشان می دهد که حتی لباسی که بچه عادت کرده به تن مادرش ببیند و بوی مادرش را می دهد می تواند یک شیء انتقالی مؤثر باشد که به خوابیدن بچه کمک می کند. در حقیقت، کودک ممکن است چنان به شیء انتقالی وابسته شود که هرجا می رود آن را با خود ببرد. این شیء برای فرزند شما چیزی فراتر از یک اسباب بازی ساده است. اهمیت بی نظیر آن به خاطر این است که به او احساس راحتی و امنیت می دهد. وقتی آن را می شویید تعجب نکنید اگر کودکتان را جلوی خشک کن منتظر تمام شدن دور آخر دستگاه ببینید.

با وجود اینکه ارزش شیء انتقالی بیش از یک وسیله ی کمکی برای خوابیدن است، کمک به خواب یکی از مهمترین کارکردهایش است. فرزند شما باید یاد بگیرد که بدون حضور فیزیکی شما بخوابد. همچنین وقتی شب از خواب بیدار می شود، باید یاد بگیرد که بدون صدا زدن شما دوباره بخوابد. شیء انتقالی می تواند در این راه کمک بزرگی باشد.

درمان اختلالات خواب در کودکی

درمان اختلالات خواب کودک، یکی از وظایف متداول پدر و مادر است. کدام کودک است که صدای هیولاها را از زیر رختخوابش نشنیده باشد؟ برخی اختلالات خواب را می توان به راحتی حل کرد در حالی که حل برخی دیگر احتیاج به زمان و تلاش بیشتری دارد. در زیر به تعدادی از اختلالات رایج خواب در میان کودکان می پردازیم.

راه رفتن در خواب

راه رفتن در خواب در میان کودکان بسیار رایج است چرا که خواب آنها خیلی عمیق است. وقتی در هنگام خواب چیزی پیش بیاید که به خاطرش باید بیدار شوند، بخشی از مغز که مسئول بیدار شدن است نمی تواند به سادگی بر بخش دیگر مغز که مسئول خواب است غلبه کند. در نتیجه کودک به وضعیتی دچار می شود که نه کاملا خواب است و نه کاملا بیدار.

کودکان با چشمان باز در خواب راه می روند و می توانند اشیاء پیرامونشان را ببینند. اما ممکن است برداشت اشتباهی از آنچه می بینند داشته باشند. یک پنجره ممکن است مثل یک در به نظر برسد و کودک ممکن است بخواهد از آن بیرون برود. با اینکه کودک ممکن است به طور معمول با بالا و پایین رفتن از پله ها مشکلی نداشته باشد، اما در هنگام خواب ممکن است این کار را به درستی نتواند انجام دهد و از پله ها سقوط کند. بنابراین اگر فرزندتان در خواب راه می رود، باید برای حفاظت از جان او پنجره ها را قفل کنید، راه پله ها را مسدود کنید، و اشیاء خطرناک را از درسترس او خارج کنید.

کودکانی که در خواب راه می روند، معمولا نیازی به کمک پزشکی ندارند. بیشتر آنها وقتی به سن بلوغ می رسند از این مشکل فارغ می شوند. پدر و مادرها فقط باید بدانند چگونه با موارد راه رفتن در خواب رو به رو شوند. بر خلاف تصور عموم، راه رفتن در کنار کسی که در خواب راه می رود خطرناک نیست. اما کودکی که ناگهان در یک محیط ناآشنا از خواب می پرد ممکن است گیج و هراسان باشد. معمولا لازم نیست کودک را در حالی که در خواب راه می رود از خواب بیدار کرد. بیشتر اوقات می توان دستش را گرفت و دوباره او را به سمت رختخوابش هدایت کرد. مصر باشید اما به زور متوسل نشوید. احتمالا روز بعد کودک هیچ خاطره ای از راه رفتنش در خواب ندارد.

وحشت شبانه

همانند راه رفتن در خواب، وحشت شبانه هم در هنگامی اتفاق می افتد که کودک در خواب عمیق است. کودک با صدای بلند جیغ می زند به نحوی که باعث آزار تمام اطرافیان می شود. گاهی حتی ممکن است وحشت زده از تخت بیرون بیاید. روشهای برخورد با وحشت شبانه هم شبیه همان روش برخورد با راه رفتن در خواب است: از کودک در برابر خطرات محافظت کنید، میزان تبادل کلامی را در حداقل ممکن نگه دارید و کودک را به سمت رختخوابش هدایت کنید. از کودک نپرسید چرا جیغ می زند یا از تخت بیرون می آید: او نمی داند، اغلب نمی تواند هیچ گونه پاسخی بدهد و اگر تلاش کنید در این شرایط او را برانگیخته کنید آزرده می شود.

پدر و مادرها ممکن است نگران باشند که کودکی که از وحشت شبانه رنج می برد، دچار مشکلی است. اما چنین نیست مگر اینکه این حالت مکررا اتفاق بیافتد. وحشت شبانه در کودکان زیر پنج سال از همه رایج تر است و معمولا با بزرگ شدن کودک بدون هیچ گونه درمانی مرتفع می شود. هرگاه فرزندتان دچار وحشت شبانه شد به سمتش بروید، شانه اش را بمالید، کلمات آرام بخش به او بگویید و به سمت رختخوابش هدایتش کنید. روز بعد او هیچ یک از این اتفاقات را به خاطر نمی آورد. می توانید به خوابتان ادامه دهید با علم به اینکه وحشت شبانه نسبتا رایج است و اگر به کرات اتفاق نیافتد نیازی به درمان پزشکی ندارد.

کابوسها

کابوسها، رویاهای ترسناکی هستند که می توانند کودک را از خواب بپرانند و او را ناراحت و محتاج به آرامش کنند. پس از یک کابوس، کودک ممکن است بترسد دوباره به تختش برود یا تنها گذاشته شود. او هنوز توانایی تمایز قایل شدن بین رویا و واقعیت را ندارد و ممکن است بترسد که آنچه خواب دیده واقعا اتفاق بیافتد. با علم به این موارد، بهترین کاری که می توانید برای کودک در چنین شرایطی انجام دهید این است که به او آرامش بدهید -او را بغل کنید، نوازش کنید، به او اطمینان بدهید، حتی اگر لازم باشد چراغی روشن کنید تا فرق کابوس و واقعیت را به او بهتر نشان دهید. صبور باشید: ممکن است مدتی طول بکشد تا دوباره به خواب برود و ممکن است تا وقتی که بخوابد به حضور اطمینان بخش شما احتیاج داشته باشد.

بسیاری از مردم، کابوس را با وحشت شبانه خلط می کنند. وحشت شبانه معمولا در یکی دو ساعت اولیه ی خواب اتفاق می افتد. کودک در هنگام وحشت شبانه هیچ گاه کاملا از خواب بیدار نمی شود. بنابراین به احتمال زیاد دوباره به سادگی می خوابد و روز بعد هم چیزی به خاطر نمی آورد. در مقابل، کابوسها وقتی اتفاق می افتند که چند ساعت از خواب کودک گذشته است. کابوس، کودک را از خواب می پراند و به همین علت نیاز دارد که به او آرامش بدهند. پس از کابوس کودک برای دوباره خوابیدن مشکل دارد.


این اطلاعات صرفا برای اطلاع رسانی است و به هیچ عنوان نمی توان آن را توصیه ی پزشکی قلمداد کرد. سایت چرا؟چرا؟دات کام هیچ گونه مسئولیتی در قبال عواقب به کار بستن توصیه های این مطلب ندارد.


منبع: www.howstuffworks.com

پنج نکته درباره ی دعواهای خانوادگی

دعوای پدر و مادر در همه ی خانواده ها وجود دارد. بحث بر سر اینکه چه کسی باید فلان کار را در خانه انجام دهد یا امثال آن در بسیاری از خانواده ها عادی است. مشکل زمانی آغاز می شود که مشاجرات خیلی تند می شوند و یا به کرات رخ می دهند.

همه ی کودکان از عواقب منفی دعواهای خانوادگی رنج نمی برند اما مشاجرات شدید و ادامه دار می تواند تأثیری طولانی مدت بر سلامت فیزیکی و روانی کودک داشته باشد- چنین اثراتی مستقل از موقعیت قومی و اجتماعی و اقتصادی خانواده ها خود را نشان می دهند.

در زیر نگاهی می اندازیم به اینکه چگونه دعواهای خانوادگی بر کودکان اثر می گذارند.

۱- حل و فصل دعوا

ایرادی ندارد که پدر و مادر، جلوی فرزندان با هم دچار اختلاف نظر شوند -در هر صورت در دنیای مخلوقات هیچ چیز کامل نیست. وقتی چنین اختلاف نظرهایی پیش می آید می توان از آنها به عنوان فرصتی برای آموزش مهارتهای ارتباطی به کودکان استفاده کرد. شما می توانید با بیان استدلالهای سازنده به جای نظرات تخریبی الگوی خوبی برای فرزندان باشید.

هنر بحث کردن به این است که آرامش خودتان را حفظ کنید، با احترام با همسرتان صحبت کنید، درست با مشکل رو به رو شوید و بحث را به نتیجه برسانید، حتی اگر لازم باشد وقت بیشتری برای این کار صرف کنید (مقداری وقت اضافه برای والدین). وقتی پیش چشم فرزندان بحث می کنید، حتما در حضور آنها هم عذرخواهی کنید و رفتارهای ناصحیح را جبران کنید.

۲- اضطراب و نگرانی

ممکن است والدین گمان کنند که کودکان دلیلی برای اضطراب و نگرانی ندارند. اما وقتی کودکان در محیط پر از مشاجره قرار بگیرند ممکن است دچار تلاطم عاطفی شوند. ممکن است از خود بپرسند: آیا دوباره دعوا می شود؟ آیا پدر و مادر دوستمان دارند؟ آیا کار به طلاق می کشد؟ چه اتفاقی برایشان می افتد؟

بر اساس تحقیقات، حدود ۲۵ درصد کودکان مورد مطالعه اظهار کرده اند که وقتی احساس اضطراب یا ناراحتی می کنند به خودشان آسیب می زنند مثلا سرشان را به چیزی می کوبند، یا خودشان را می زنند یا گاز می گیرند. در کودکان مدرسه رو، والدین و معلمها باید مراقب علائمی همچون کناره گیری (معمولا ولی نه همیشه در دخترها مشاهده می شود) یا زورگویی (معمولا ولی نه همیشه در پسرها دیده می شود) باشند. در کودکانی که در سن پیش دبستانی هستند، علائم نگرانی بیش از حد می تواند خودش را به صورت اختلال توجه یا واکنشهای خشن و عصبی نشان دهد.

۳- وضعیت درسی

اضطراب ناشی از دعوای پدر و مادر می تواند هر کسی را که در آن درگیر است دچار مشکلات عاطفی کند. ذهن کودکان ممکن است بر دعوایی که در خانه جریان دارد متمرکز شود و دغدغه ی متلاشی نشدن خانواده فکر آنها را مشغول کند.

برخی کودکان ممکن است به تبع دعوای خانوادگی دچار مشکلات شناختی از قبیل کندی عملکرد و محدودیت در مهارتهای حل مسأله شوند.

در مطالعه ای که بر روی کودکان شش تا هشت ساله انجام شده است، مشاهده شده که کودکانی که در خانواده های مشکل دار هستند نمرات پایینتری در ریاضی و خواندن می گیرند و مشکلات انضباظی بیشتری دارند.

۴- مشکلات روانی

وقتی بحث و جدل در خانه زیاد باشد -چه بین پدر و مادر و چه بین والدین و فرزندان و یا ترکیبی از این دو- آسیب اصلی به فرزندان وارد می شود. دعواهای ادامه دار کلامی که به ملامت و تحقیر یکدیگر می رسد (نه فقط داد و فریاد بلکه ناسزا گفتن و تهدید و نفرین کردن) خطر مشکلات روانی و اجتماعی را برای فرزندان بالا می برد. این مشکلات می تواند شامل اضظراب، افسردگی، واکنشهای عصبی، اعتماد به نفس پایین و دشواری برقراری ارتباط با همسن و سالها باشد. در صورت وجود خشونت فیزیکی در دعواهای خانوادگی، خطر مشکلات دراز مدت جسمی (قلبی-عروقی و دستگاه دفاعی بدن) و یا مشکلات سلامت روانی افزایش پیدا می کند.

۵- اثر دراز مدت

مشاجرات خانوادگی ممکن است کوچک به نظر برسند اما اثر آنها ممکن است تا زمانی طولانی پابرجا باشد. بر اساس تحقیقات منتشر شده در ژورنال آکادمی روانپزشکی کودک و نوجوان آمریکا، نوجوانانی که در معرض دعواهای مکرر پدر و مادر هستند به احتمال زیاد در بزرگسالی از تبعات این دعواها رنج می برند.

در این مطالعه، سیصد نفر از دوران مهد کودک تا بزرگسالی تحت نظر قرار گرفته اند. کسانی که در کودکی بیشتر شاهد دعوای پدر و مادرشان بوده اند، در مقایسه با دیگران بیشتر در معرض خطر افسردگی شدید، استفاده یا وابستگی به الکل و مواد مخدر  و رفتارهای ضد اجتماعی در سنین بالاتر بوده اند. علاوه بر آن، این افراد در بزرگسالی با احتمال بیشتری از روابط شخصی ضعیف و شکستهای شغلی رنج می برند.


منبع: www.howstuffworks.com

محدوده ی میانی رشد چیست؟

شما در حال آموزش تفریق به یک کودک هستید. او جمع کردن را قبلا فرا گرفته است و شما تلاش می کنید با استفاده از مفهوم جمع زدن، مفهوم تفریق را هم به او معرفی کنید. در ابتدا گام به گام او را با مراحل مختلف تفریق آشنا می کنید. وقتی که به این مراحل مسلط شد، می تواند مستقلا بر روی تفریق کار کند. ممکن است خودتان متوجه نشده باشید، اما شما در این فرآیند آموزش از مفهوم محدوده ی میانی رشد استفاده کرده اید.

درست است که نام این مفهوم پیچیده به نظر می رسد، اما این مفهوم پایه و اساس بسیاری از روشهای یادگیری است. محدوده ی میانی رشد اساسا به معنای تفاوت کارهایی است که فرد بدون کمک دیگران می تواند انجام دهد و کارهایی که برای انجامشان به راهنمایی و کمک تحصیلی نیاز دارد. به عبارت دیگر محدوده ی میانی رشد شکاف بین رشد بالفعل و رشد بالقوه ی فرد است. بر اساس این مفهوم، آزمونهای استانداردی که برای اندازه گیری هوش افراد استفاده می شود بهترین روش برای تشخیص میزان رشد بالقوه ی آنها نیست.

لیو ویگوتسکی، روانشناس و متخصص رشد شناختی-اجتماعی قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم، مفهوم محدوده ی میانی رشد را زمانی مطرح کرد که مشغول تحقیق درباره ی فعالیتهای مغز کودک از قبیل میزان توجه، حافظه و ادراک بود. بر اساس نظریه ی او نحوه ی این فعالیتها در هر شخص به شکل یکتایی مختص خود اوست. ویگوتسکی معتقد بود که برای تشخیص بهتر قابلیتهای بالقوه ی رشد در کودک، باید به جای آزمودن دانسته های او، توانایی او در حل مستقل مسائل را با توانایی او در حل مسائل با کمک شخصی که مهارتهای لازم را دارد مقایسه کرد.

او معتقد بود که کودک یکی از والدین را الگو قرار می دهد و رفته رفته فرا می گیرد که چگونه وظایفش را بدون کمک به انجام برساند. هر چه مهارت معلمها، والدین یا دوستانی که با او در ارتباطند بیشتر باشد، کودک بهتر مفاهیم را متوجه می شود. کار معلم چیزی بیش از آموزش نحوه ی انجام یک کار است؛ آموزگار به کودک نشان می دهد که چگونه نحوه ی تفکرش درباره ی یک کار یا مفهوم را اصلاح کند. اساسا شیوه ی تعاملات اجتماعی کودک می تواند اطلاعات خوبی درباره ی قابلیتهای رشد شناختی او به دست دهد. در ادامه می بینیم که چگونه می توان محدوده میانی رشد را در یک کودک مشخص کرد.

محدوده ی میانی رشد کودک کجاست؟

مفهوم محدوده ی میانی رشد، ابزار مفید و مؤثری برای آموزش به شیوه ی همکاری و همیاری است. اما پیش از آنکه بتوانید از این ابزار برای آموزش استفاده کنید باید بتوانید تشخیص دهید که این محدوده کجاست. برای تشخیص این موضوع معلمان و والدین از کودک سؤالاتی می پرسند و شیوه ی یادگیری منحصر به فرد کودک را مشاهده می کنند. سپس می توان نیازهای یادگیری کودک را دنبال کرد و تغییرات آنها را در حین رشد کودک مشاهده کرد. با انجام این کار، می توانید نموداری از آنچه کودک تا کنون یاد گرفته بسازید و آنچه را کودک در آینده فرا خواهد گرفت در نظر بگیرید.

هنگامی که کودک را در حال بازی و تعامل با دیگران تماشا می کنید، می توانید روشهای مخصوص او برای برقراری ارتباط را ببینید. ببینید کودک چگونه آنچه را در ذهن دارد بیان می کند و چگونه مفاهیم را برای دیگران تشریح می کند. سپس می توانید کارهایی را که کودک باید یاد بگیرد به شکل زیر دسته بندی کنید:

  • کارهایی که کودک هنوز نمی تواند انجام دهد.
  • کارهایی که کودک با کمک دیگران می تواند انجام دهد.
  • کارهایی که کودک می تواند مستقلا انجام دهد.

هر وقت اطلاعات بالا را به دست بیاورید، می توانید محدوده ی میانی رشد را شناسایی کنید. محدوده ی میانی رشد به نوبه ی خود از چهار مرحله تشکیل می شود. در مرحله ی اول، کودک با کمک دیگران مثل معلمها، والدین، یا همسنهایش یک کار را به انجام می رساند یا یک مفهوم را درک می کند. در مرحله ی دوم، خود کودک به خودش یاری می رساند. در مرحله ی سوم، کودک روش انجام کار یا درک مفهوم را در خود نهادینه می کند. در مرحله ی چهارم، کودک به عقب بر می گردد و دوباره مراحل قبلی را برای یادگیری یک کار یا مفهوم جدید طی می کند.

زمانی که محدوده ی میانی رشد را شناسایی کنید، می توانید آن را برای آموزش کارها و مفاهیم جدید به کودک به کار ببرید. در ادامه به این می پردازیم که چگونه معلمها می توانند از این ابزار در کلاس درس استفاده کنند.

استفاده از مفهوم محدوده ی میانی رشد در کلاس درس

معلمها برای استفاده از مفهوم محدوده ی میانی رشد، آموزش را در قدمهای کوچک و بر اساس کارهایی که کودک مستقلا قادر به انجام آنهاست به پیش می برند. این راهکار اصطلاحا روش داربستی نامیده می شود. معلم در این روش باید تا زمانی که کودک خودش مستقلا توانایی انجام کار مورد نظر را پیدا کند، به او کمک و پشتیبانی ارائه دهد.

پیش از آنکه معلمها بتوانند کودک را برای یادگیری مفهوم مورد نظرشان گام به گام راهنمایی کنند، باید ابتدا مشخص کنند که هر یک از این گامها -اصطلاحا داربستها- چه نقشی در زندگی روزمره ی کودک دارند. سپس معلم بر پایه ی این داربستها کار را ادامه می دهد تا محدوده ی رشد میانی کودک را توسعه دهد. برای استفاده ی مؤثر از محدوده ی میانی رشد در یادگیری، معلم باید مرتب بر ارتباط بین دانش کنونی کودک و آنچه قرار است یاد بگیرد تأکید کند. مثلا معلمی را فرض کنید که می خواهد به دانش آموز مفهوم چرخه ی آب را توضیح دهد. اگر معلم پیشتر مفهوم تبخیر را به کودک درس داده باشد، باید از این دانش کودک درباره ی تبخیر برای معرفی مفهوم میعان استفاده کند. بدین شکل کودک می تواند در ذهنش مراحل مختلف چرخه ی آب را به هم مرتبط کند.

ارتباط بین مهارتهای آموزش داده شده و کاربرد آنها در زندگی روزمره ممکن است در ابتدا روشن نباشد و ممکن است برای روشن شدن این موضوع به چندین درس دیگر نیاز باشد. با مطالعه ی بیشتر و انجام تکالیف کودک می تواند ارتباط بین ایده ها و تجارب روزانه را درک کند. مثلا دانش آموز ممکن است در ابتدا متوجه نباشد که چگونه مهارت جمع زدن می تواند در زندگی روزمره برای او مفید واقع شود. ولی وقتی از او خواسته شود تعداد سیبهای یک گروه را با تعداد پرتقالهای گروه دیگر جمع بزند، دانش آموز کم کم به این درک می رسد که چگونه تئوری جمع زدن با شمردن اشیاء روزمره ارتباط پیدا می کند. بعضی وقتها، ممکن است معلم مؤثرترین فرد برای انتقال یک مفهوم نباشد. کار گروهی و همکاری در قالب پروژه های تیمی با افراد هم سطح و هم پایه که مفهوم یا مهارت مورد نظر را فرا گرفته اند هم می تواند مفید و مؤثر باشد.

در زیر نگاهی می اندازیم به فرآیند گام به گامی که معلم می تواند برای استفاده از مفهوم محدوده ی میانی رشد به کار گیرد:

  • اول باید معلم تشخیص دهد که دانش آموز چه چیزهایی را می داند. با پی بردن به معلومات دانش آموز، معلم می تواند برای معرفی مفاهیم جدید از دانشی که کودک از قبل فرا گرفته بهره بگیرد.
  • سپس معلم با استفاده از روش داربستی، دانش کودک را توسعه می دهد. داربست به کودک این امکان را می دهد که از آنچه هم اکنون می داند به آنچه که باید در انتهای درس بداند برسد. در هنگام برنامه ریزی برای دروس، معلم باید به خاطر داشته باشد که برای پیشبرد روش داربستی، باید تمرین نظارت شده را در برنامه ی درسی بگنجاند.
  • در انتها معلمها می توانند به دانش آموزان کمک کنند که ارتباط بین آموخته های قبلی خود و دروس جدید را پیدا کنند. مثلا اگر یک معلم ریاضی به تازگی عمل تقسیم را به شاگردانش یاد داده، می تواند ارتباط عمل تقسیم با عمل ضرب را هم برای آنها توضیح دهد.
  • در حین به کارگیری مفهوم محدوده ی میانی رشد در آموزش، معلم مکررا این چرخه را تکرار می کند. ابتدا معلومات کودک را تشخیص می دهد، سپس به او آموزش می دهد که چگونه این معلومات را بیشتر کند و بعد ارتباط دروس جدید با آموخته های قبلی را برای او روشن می کند تا بتواند مفاهیم جدید را با کمک و پشتیبانی معلم فرا بگیرد.

منابع:

  • “Constructivist Theory.” Learning and Teaching.http://www.learningandteaching.info/learning/constructivism.htm
  • “Four Stage Model of ZPD.” North Central Regional Educational Laboratory. http://www.ncrel.org/sdrs/areas/issues/students/learning/lr1zpd.htm
  • “Social Development Theory: Vygotsky.” The Theory into Practice Database. http://tip.psychology.org/vygotsky.html
  • “Zone of Proximal Development.” North Central Regional Educational Laboratory. http://www.ncrel.org/sdrs/areas/issues/students/learning/lr1zpda.htm
  • “Zone of Proximal Development.” Learn NC. http://www.learnnc.org/lp/pages/5075

منبع: www.howstuffworks.com