شاخصهای رشد و پیشرفت کودک چیستند؟
در تاریخ: 18 مارس 2017

خبر خوب برای پدر و مادرها! درست است که فرزند یک ساله ی شما حاضر نیست لحظه ای از شما جدا شود ولی در سن سه سالگی او به راحتی برای شما دست تکان می دهد و از شما خداحافظی می کند. در سن ۱۵ سالگی ممکن است وقتی از خانه بیرون می رود در را هم محکم کوبد.

هر کدام از اینها یک دوره است که می آید و می رود. همه می دانند که فرزندان دوره هایی را طی می کنند و در حین بزرگ شدن تغییر می کنند. اما آیا می دانستید که این مراحل و دوره ها تحلیل، مرتب و دسته بندی شده اند؟ به آنها مراحل اساسی رشد کودک می گویند که مجموعه ای از رفتارها و تغییرات را شامل می شوند. “رشد کودک” به تغییرات بسیار پیچیده ی شخصیت و رفتار کودک اطلاق می شود. در هر مرحله و سنی مهارتها و تواناییهایی هستند که اکثر کودکان آن گروه سنی باید به دست بیاورند. این تواناییها شاخصهای رشد کودک هستند.

متخصصین تربیتی و پزشکی گاهی از این شاخصها برای سنجش پیشرفت کودک استفاده می کنند. با این حال ممکن است یک کودک از وضعیت نرمال خیلی فاصله داشته باشد ولی جای نگرانی نباشد.

شاخصها به چهار دسته ی کلی تقسیم می شوند هر چند این دسته ها می توانند به هم مربوط باشند:

  • رشد فیزیکی: مهارتهای حرکتی
  • رشد شناختی: فکر کردن، استدلال کردن و حل مسأله
  • پیشرفت زبان: ارتباط چه به صورت بیانی و چه به صورت ادراکی
  • پیشرفت اجتماعی و عاطفی: رابطه و تعامل با دیگران

این مقاله به شاخصهای رشد و پیشرفت در چهار زمینه ی بالا از زمان تولد تا بلوغ می پردازد.

رشد فیزیکی

از زمان تولد تا سن پنج سالگی، نشانه های رشد فیزیکی را می توان به آسانی تحت نظر گرفت. در یک ماهگی، نوزاد علاوه بر خوردن و خوابیدن و درخواست عوض کردن پوشک، می تواند بازوهایش را تکان دهد و دستانش را جلوی دهانش ببرد. اگر او را روی شکمش بخوابانید می تواند سرش را به این طرف و آن طرف حرکت دهد.

در سه ماهگی، اگر او را روی شکم بخوابانید فعالانه تر عمل می کند. با فشار بازوهایش، سر و سینه اش را بالا می آورد. با پایین تنه اش می تواند کش بیاید و لگد بزند. آگاهی او نسبت به دنیای اطرافش بیشتر می شود؛ پس می تواند دستانش را جلوی دهانش بیاورد و حرکت دستانش را با چشم دنبال کند. در نهایت پاداشی که پدر و مادر بی صبرانه منتظرش بوده اند فرا می رسد: لبخند در واکنش به صدای یک فرد آشنا.

نشانه ی کلیدی بعدی در شش ماهگی است یعنی تقریبا زمانی که دندان اولش را در می آورد. در هفت ماهگی باید بتواند از شکم به پشت و از پشت به شکم غلت بزند. ممکن است بتواند به تنهایی بنشیند. مهارتهای حرکتی ظریفش هم پیشرفت می کنند: باید بتواند اشیاء را با دست به سمت خودش بیاورد و وقتی شیء را در دست دارد آن را از دستی به دست دیگر منتقل کند.

در یک سالگی تلاش برای استقلال فزونی می گیرد. او فعالانه سینه خیز حرکت می کند و یا با گرفتن دستش به وسایل خانه راه می رود. او باید بتواند بدون کمک و نسبتا سریع خودش را در وضعیت ایستاده و متعادل قرار دهد. در هنگام غذا ممکن است با استفاده از انگشت شست و اشاره تکه های کوچک غذا را بردارد و بخورد و با کمی کمک از فنجان بنوشد.

در دو سالگی باید بتواند به تنهایی راه برود و با اشتیاق بدود. در سه سالگی باید بتواند از پله ها به خوبی بالا و پایین برود. در سن چهار سالگی باید بتواند تعادلش را روی یک پا حفظ کند و لباسهایش را خودش بپوشد.

در سنین شش تا هشت سال دندانهای شیری شروع به ریزش می کند و دندانهای دائمی جای آنها را می گیرد. دختران در سنین نه تا یازده سالگی از یک جهش رشدی برخوردار می شوند ولی آغاز جهش رشدی پسران ممکن است تا سن دوازده تا چهارده سالگی طول بکشد. دختران در سنین دوازده تا چهارده سالگی دچار قاعدگی می شوند. چه دختران و چه پسران نیاز بیش از پیش به خوابیدن احساس می کنند که ممکن است به علت مشغله ی درس و مدرسه فرصت لازم برای خواب کافی را پیدا نکنند.

ممکن است از خود بپرسید: همزمان با این تغییرات ظاهری چه تغییراتی در درون کودک صورت می گیرد؟ این موضوع عنوان بعدی است یعنی رشد شناختی.

رشد شناختی

مشاهده و سنجش رشد شناختی نوزاد تا قبل از سه ماهگی دشوار است. در سه ماهگی او باید به نورها و رنگهای روشن، صداهای زیر و صدای اشخاص با برگشتن به سمت آنها واکنش نشان دهد. زمان غذا خوردن برای او جدول زمانی روزانه را تعیین می کند: او سینه ی مادر و شیشه ی شیر را تشخیص می دهد.

در دوازده ماه اول او در جستجو و کاوش است. در پایان این دوازده ماه او باید طرق مختلف بررسی اشیاء را یاد گرفته باشد از جمله تکان دادن، چرخاندن، کوبیدن یا پرت کردن (تا آن موقع احتمالا فهمیده اید که باید اجسام شکستنی را از دسترس او دور کنید). این بررسی ها باعث می شود مهارتهای اولیه ای را کسب کند که به او در استفاده ی صحیح از اشیائی چون مسواک و فنجان و تلفن اسباب بازی کمک می کند.

با فرا رسیدن دو سالگی باید شروع به بازیهای خیالی کند که اکثرا در آنها شرایط مختلف اجتماعی تصور می شود. در سه سالگی باید بداند که هم او و هم دیگران می اندیشند (معروف به نظریه ی ذهن) [منبع: Price]. در چهار سالگی باید بتواند حداقل تا ده بشمارد. تا پنج سالگی باید تصوری از زمان پیدا کرده باشد (البته این لزوما به آن معنی نیست که عجله کند و زود لباسش را بپوشد).

بین سنین شش تا هشت سال باید بتواند درباره ی احساسات و افکارش صحبتهای معنی دار بکند. مهارتهای ریاضی و خواندن در این سن به شدت پیشرفت می کنند. کودکان در این سن کمتر خودمحور هستند. این به این معنی نیست که تا پیش از آن خودخواه هستند بلکه به این معنی است که در این سن بیشتر متوجه دیگران هستند.

جهشهای شناختی مهم دیگر به قرار زیرند:

  • بین نه تا یازده سال (اواخر کودکی): او می تواند دانسته هایش را در موقعیتهای جدید استفاده کند.
  • بین دوازده تا چهارده سالگی (اوائل بلوغ): چه بخواهید و چه نخواهید او توانایی این را دارد که احساساتش را به شکل شفاف به بحث بگذارد — به کرات با صدای بلندتر و با جزئیات بیشتر.
  • بین پانزده تا هفده سالگی (اواسط بلوغ): مهارتهای تصمیم گیری روزانه اش پیشرفت کرده اند ولی این لزوما به این معنی نیست که هر وقت هوا سرد شد کت گرمش را بپوشد. این مهارتها بیشتر اجتماعی هستند.

اینها چیزهایی هستند که در هفده سال اول زندگی در ذهن او می گذرد. این افکار منجر به چه سخنانی می شود؟ در عنوان بعدی نگاهی می اندازیم به رشد زبانی.

پیشرفت زبان

شاخصهای پیشرفت زبان کودک چیزی بیش از تعداد لغاتی است که می تواند بگوید. فهم سخنان دیگران و استفاده و فهم اداهای صورت و زبان حرکات بخش مهمی از پیشرفت مهارتهای زبانی را تشکیل می دهند. برقراری ارتباط از سن خیلی کم شروع می شود.

در سه ماهگی، کودک می تواند ریز بخندد و آغون واغون کند. همانطور که پیشتر گفته شد ممکن است به صداهای آشنا لبخند بزند. این مسلما یک رشد شناختی است ولی به رشد زبانی هم مربوط است. او آنچه را فرا گرفته منتقل می کند: فردی که دوست دارد کنارش است.

در هفت ماهگی، او به اسمش واکنش نشان می دهد و کلمه ی “نه” را به رسمیت می شناسد. (باید تأکید کرد که ممکن است او معنی “نه، این بیسکوییت را نخور” را بفهمد ولی به این معنی نیست که آن را نمی خورد). احتمالا بخشهای کلمات را رشته وار و نه به صورت صداهای جداگانه بیان می کند. اما اصوات او باید بیانگر احساساتش باشد -شما می فهمید که خوشحال است یا ناراحت.

در یک سالگی، پدر و مادر لذت دیگری را تجربه می کنند: او شروع می کند آنها را مرتب صدا بزند معمولا با واژه های متداول “ماما” و “بابا”. از سوی دیگر برای نه گفتن از زبان حرکات استفاده می کند مثلا با تکان دادن سر.

یک سال بعد باید بتواند حداقل پنجاه کلمه بگوید و پدر و مادر معمولا نیمی از آن کلمات را می فهمند. ممکن است دو کلمه را کنار هم قرار دارد تا خواسته اش را روشن کند: “بابا، بالا!” یا “نه خواب!”

در سه سالگی باید بتواند اشیاء معمول را نام ببرد و نام و سن خودش را بگوید. در چهار سالگی باید بتواند داستانهای ساده ای تعریف کند و حتی غریبه ها هم باید بتوانند بفهمند او چه می گوید. یک سال بعد باید بتواند نام کامل و نشانی منزلش را واضح بگوید.

پس از این کودک در برقراری ارتباط بهتر و بهتر می شود:

  • شش تا هشت سال (اواسط کودکی): باید حدود چهل هزار لغت بداند.
  • نه تا یازده سالگی (اواخر کودکی): احتمالا سبک حرف زدنش را بسته به مخاطب تغییر می دهد. مثلا با مادربزرگش یک جور حرف می زند و با دوستانش جور دیگر.
  • دوازده تا چهارده سالگی (اویل بلوغ): باید زبان تمثیلی، کنایه و متلک را بفهمد.
  • پانزده تا هفده سالگی (اواسط بلوغ): باید بتواند قطعات ادبی بزرگسالان را بفهمد (دیگر سطح او از ادبیات نوجوانان بالاتر رفته است).

از آغون واغون کردن تا خواندن حافظ و سعدی، یعنی یک پیشرفت شگرف در مهارتهای زبانی. بیشتر این رشد و پیشرفت در خلال تعاملات اجتماعی حاصل می شود. پس بیایید در عنوان بعدی نشانه های رشد اجتماعی و عاطفی را بررسی کنیم.

پیشرفت اجتماعی و عاطفی

پیشرفت اجتماعی و عاطفی کودک دغدغه ی بسیاری از والدین است که دوست دارند فرزندشان در حین رشد خوشحال و بی نگرانی باشد و با محیط اطرافش ارتباط خوبی داشته باشد. اولین نشانه ی کلیدی پیشرفت اجتماعی و عاطفی کودک در سن سه ماهگی رخ می دهد، هنگامی که نوزاد درباره ی احساسات و ارتباطاتش به والدین بازخورد می دهد. همانطور که پیشتر گفته شد لبخند اجتماعی در این سن بروز می کند. نه تنها او از نظر فیزیکی قابلیت کنترل عضلات صورتش را برای لبخند زدن پیدا می کند بلکه این کار را برای نشان دادن رضایتش از همراهی شما انجام می دهد. او از بازیهایی مثل دالی کردن لذت می برد. این بازی ها می تواند شامل در آوردن اداهای خنده دار هم باشد.

در هفت ماهگی او نسبت به عواطف دیگران هم آگاهی پیدا می کند. او باید بتواند به حالات چهره ی شما واکنش نشان دهد. مثلا اگر شما از شنیدن یک مناظره ی رادیویی عصبانی باشید او ممکن است از دیدن اخم شما به گریه بیافتد.

در پایان یک سالگی، او باید پیوند دوستانه عمیقی با والدینش برقرار کرده باشد. این وابستگی جنبه های مثبت و منفی دارد. از جنبه های مثبت این است که شما را به دیگران ترجیح می دهد. جنبه ی منفی این است که شما را به هر کس دیگری ترجیح می دهد. این رفتار اضطراب غریبگی یا ترس از بزرگسالان غریبه نامیده می شود که می تواند منجر به خجالت کشیدن در هنگام ملاقات با افراد جدید یا رفتارهای هیستریک در هنگام ترک آنها بشود [منبع: Berk]. خوشبختانه پس از دو سالگی، دیگر جدایی موقتی از پدر و مادر مشکل عمده ای ایجاد نمی کند. در سه سالگی دیگر هیچ مشکلی با رفتن شما ندارد چون می داند که  قرار است برگردید.

در سن پنج سالگی درکی از قوانین پیدا می کند (اما هنوز اطمینان کافی برای پیروی از قوانین را ندارد). او تفاوتهای فیزیکی ابتدایی بین زن و مرد را متوجه می شود و یاد می گیرد که این تفاوتها همیشگی اند. تمایل به استقلال هم در این سن شروع به پدیدار شدن می کند که عرصه را برای شاخصهای رشد اجتماعی و عاطفی بعدی آماده می کند:

  • در سن شش تا هشت سال: دوستان به طور روزافزون اهمیت پیدا می کنند و او برای نظرات آنها درباره ی خودش ارزش قائل می شود.
  • در سنین نه تا یازده سال: او باید شناخت کاملی از نقاط ضعف و قوت خودش پیدا کرده باشد.
  • در سنین دوازده تا چهارده سالگی: این دوره با تغییرات مکرر خلق و خو همراه است -این تغییرات بر خلاف تصور رایج ربطی به هورمونها ندارند. این تغییرات واکنشی به تمایل فزاینده برای کنترل کردن هستند. ممکن است صبح خیلی بداخلاق باشد به این دلیل که او را وادار به رفتن به مدرسه می کنید اما در طول روز پس از صرف وقت با دوستانش آن را به کلی فراموش می کند [منبع: Berk]. ابراز احساسات آشکار نسبت به پدر و مادر در این دوره رو به کاهش می گذارد.
  • بین پانزده تا هفده سالگی: همزمان با مستقل تر شدنش، اصطکاکش با والدین هم کمتر می شود.

هرچند شاخصهای رشد عاطفی و اجتماعی، فیزیکی، شناختی و زبانی عموما در همه ی جای دنیا یکسان هستند، اما گاهی برخی تفاوتهای فرهنگی بر این شاخصها اثرگذار می شوند.

منابع:

  • Berk, Laura E. Infants, Children, and Adolescents. Pearson. 2008.
  • Goswami, Usha. “Cognition in Children.” Psychology Press, Ltd. 1998.
  • Gutheil, Grant. Assistant professor, Nazareth College. Personal interview. February 25, 2010.
  • Jayson, Sharon. “It’s Cooler than Ever to be a Tween, but Is Childhood Lost?” USA Today. February 4, 2009. (February 24, 2010.)http://www.usatoday.com/news/health/2009-02-03-tweens-behavior_N.htm
  • Oswalt, Angela. “Early Childhood Cognitive Development: Information Processing.” Child Development and Parenting: Early Childhood. 2010. (February 25, 2010) http://www.bhcmhmr.org/poc/view_doc.php?type=doc&id=12760&cn=462
  • Price, Michael. “Liar, Liar, Neurons Fire.” Monitor on Psychology. Vol. 93, no. 1. Page 30. January 2008. (February 25, 2010)http://www.apa.org/monitor/jan08/liar.aspx
  • Primus IV. “Good Will Sidis.” Harvard Magazine. March-April 1998. (February 22, 2010). http://harvardmagazine.com/1998/03/pump.html
  • Shrager, Jeff, and Robert Seigler. “SCADS: A Model of Children’s Strategy Choices and Strategy Discoveries.” Psychological Science. Vol. 9, no. 5. Pages 405-410. September 1998. (February 25, 2010)http://www.psy.cmu.edu/~siegler/shragersiegler98.pdf
  • Smith, Linda B., and Esther Thelen. “Development as a Dynamic System.” TRENDS in Cognitive Science. Vol. 7, no. 8. Pages 343-348. August 2003. (February 25, 2010) http://www.iub.edu/~cogdev/labwork/dynamicsystem.pdf
  • Snow, Richard F. “William James Sidis.” American Heritage Magazine. Vol. 30, Issue 3. April/May 1970. (February 21, 2010). http://www.americanheritage.com/articles/magazine/ah/1979/3/1979_3_52_print.shtml
  • Wellesley Centers for Women. “Commentary: So Sexy So Soon.” Research and Action Report Spring/Summer 2009.http://www.wcwonline.org/content/view/2010/198/

منبع: www.howstuffworks.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *