Month: فوریه 2017

از رنگ مدفوع نوزاد چه می توان فهمید؟

مدفوع به رنگهای مختلف (و همینطور بو و بافت متنوع) ایجاد می شود شامل قهوه ای، سبز و زرد. به طور کلی این رنگها طبیعی هستند و تغییرات در محدوده ی این رنگها نشاندهنده ی هیچ چیز بدی نیست. در برخی موارد، رنگ مدفوع می تواند اطلاعات مهمی درباره ی مشکلات دستگاه گوارش یا کبد ارائه دهد.

مدفوع قرمز یا سیاه

بسیاری از غذاها، نوشیدنی ها یا داروها می توانند مدفوع را به رنگ قرمز یا سیاه دربیاورند. وقتی تغییر رنگ مدفوع به قرمز یا سیاه در اثر غذا باشد جای نگرانی نیست. به عنوان مثال، آبمیوه ی مصنوعی می تواند مدفوع را قرمز کند در حالی که شیرین بیان یا بلوبری می توانند رنگ مدفوع را سیاه کنند. همه ی نوزادان در چند روز اول پس از تولد دارای مدفوع سیاهی هستند که مکونیوم نامیده می شود.

با این حال، بیشتر اوقات رنگ سیاه یا قرمز مدفوع می تواند نگران کننده باشد چون ممکن است نشانه ای از خونریزی در دستگاه گوارش باشد. رنگ قرمز روشن معمولا نشانگر مشکلاتی در انتهای دستگاه گوارشی مثلا راست روده (قسمت انتهایی روده ی بزرگ) است و رنگ سیاه عموما بیانگر مشکلاتی در ابتدای مسیر دستگاه گوارش (مثلا معده یا ابتدای روده ی کوچک) است. رنگ قرمز پررنگ نشان از مشکلی در میانه ی راه دستگاه گوارش دارد.

اگر شک دارید که فرزندتان مدفوع قرمز یا سیاه دارد باید فورا با پزشک کودک ملاقات کنید.

مدفوع سفید

در شرایط نادر نوزادان دچار مدفوع سفید، خاکستری کم رنگ یا زرد کم رنگ می شوند. چنین چیزی ممکن است در چند روز یا چند هفته ی اول زندگی یعنی زمانی که نوزادان مدفوع سیاه دارند، آشکار نگردد. ولی مدفوع کم رنگ نشانگر این است که احتمالا یک مانع مرگبار در کبد هست که از خروج زردآب، یعنی مایع سبز-زرد رنگی که در کیسه ی صفرا ذخیره می شود و به مدفوع رنگ زرد/قهوه ای می بخشد، جلوگیری می کند. اگر تردید دارید که نوزادتان مدفوع سفید، خاکستری کم رنگ یا زرد کم رنگ دارد، باید فورا با پزشک کودک تماس بگیرید. شایع ترین علت چنین رنگهایی در مدفوع نوزادان، بیماری ای به نام انسداد مجاری صفراوی است و معاینه ی زودهنگام این بیماری برای درمان از اهمیت حیاتی برخوردار است.

در زیر تصاویری از رنگهای مختلف مدفوع همراه با توضیحات می بینید.

رنگهای طبیعی:

poop 1

رنگ مدفوع طبیعی نوزادی که شیر مادر می نوشد.

poop 2

نوزادانی که شیر خشک می خورند یا به تازگی خوردن غذای جامد را شروع کرده اند دارای مدفوعی به رنگ زرد پررنگ تر، قهوه ای یا سبز هستند. در بعضی موارد ممکن است که غذا کامل هضم نشده باشد و دیدن قطعات غذا در مدفوع طبیعی است.

black poop

همه ی نوزادان در چند روز اول پس از تولد مدفوع سیاه دارند که مکونیوم نامیده می شود و کاملا طبیعی است. اگر مدفوع سیاه بیش از دو سه روز ادامه پیدا کرد با پزشک تماس بگیرید.

رنگهای مدفوع غیر طبیعی:

chalky grey poop

اگر رنگ مدفوع سفید یا زرد کم رنگ یا خاکستری باشد باید فورا با پزشک تماس بگیرید چرا که ممکن است این رنگ علامت انسداد در کبد باشد. شایعترین نوع انسداد، انسداد مجاری صفراوی است و معاینه ی بهنگام آن برای درمان بسیار مهم است.

formula poop

بعضی نوزادان با شیر خشک مشتق از شیر گاو میانه ی خوبی ندارند. این نوع شیرخشکها می توانند باعث تحریک راست روده شوند و لکه هایی از خون را در پوشک نوزاد باعث شوند. هرچند این مسأله خیلی اظطراری نیست ولی باید نوزاد را پیش پزشک ببرید و از او بخواهید که شیر خشک مناسبتری را به شما معرفی کند.

bloody poop

هر چند به ندرت اما گاهی مقادیر بیشتری از خون در پوشک یافت می شود. بعضی وقتها، مدفوع خون آلود در اثر عفونت ایجاد می شود. در چنین حالتی فرزند شما ممکن است بیمار به نظر برسد، تب کند، استفراغ کند و یا رفتارش تغییر کند. از دلایل دیگر چنین حالتی می توان به حساسیت و یا پولیپهایی که از محلشان جدا شده اند اشاره کرد. برای پدر و مادر دشوار است که بفهمند مقدار خونریزی زیاد است یا نه. بنابراین باید فورا نوزاد را پیش پزشک ببرند.

black poop

هرچند که همه ی نوزادان در چند روز اول زندگی مدفوع سیاه دارند اما پس از اینکه بدن نوزاد شروع به دفع زایدات شیر مادر یا شیر خشک می کند، دیگر هرگز نباید مدفوع سیاه مشاهده شود. درست است که بعضی غذاها، داروها و مکمل آهن می توانند مدفوع را سیاه کنند اما مشاهده ی دوباره ی مدفوع سیاه پس از اینکه مدفوع نوزاد یک بار رنگ زرد، سبز یا قهوه ای به خود گرفته است، ممکن است نشانگر خونریزی جدی در دستگاه گوارش باشد و باید حتما آن را با پزشک در میان گذاشت.


منبع: http://www.hopkinsmedicine.org/

 

جهان چگونه زاده شد؟

تا پیش از سال ۱۹۲۰ میلادی، چنین سؤالی هیچ جایگاهی در علم فیزیک و در فهم ما از جهان هستی نداشت. ستاره شناسان بر این باور بودند که کائنات ازلی و لایتغیرند. تا آن زمان ما فقط یک کهکشان را می شناختیم و چند میلیون ستاره را می توانستیم ببینیم و این محدوده ی فهم ما از جهان را تشکیل می داد.

ادوین هابل که در آن زمان ستاره شناس بود با کشف پدیده ای به نام “تغییر به سمت قرمز” دریافت که کهکشانها با سرعت در حال دور شدن از یکدیگرند و با تدوین قانونی به نام قانون هابل تلاش کرد این انبساط جهان را توضیح دهد. پدیده ی تغییر به سمت قرمز ناظر به تغییر طول موج تشعشات اجرام سماوی به سمت طول موجهای بلندتر و در نتیجه قرمزتر است. بر اساس قانون داپلر در فیزیک وقتی جسمی از ما دور می شود، طول موج امواجی که به سمت ما می فرستد بلندتر می شود که این تغییر طول موج با سرعت دور شدن جسم از ما متناسب است.

در آن زمان فیزیکدان معروف، آلبرت اینشتین، به تازگی نظریه ی نسبیت عام خود را کامل کرده بود که مدلی بر اساس گرانش برای توصیف کائنات ارائه می کرد. این تلاشها زمینه را برای اکتشافات و نظریه های متعدد مهمی در دهه های آتی فراهم می کرد.

دانش نوین ما از جهان نوعی نقشه ی زمانی را برای کائنات ترسیم می کند. این نقشه ی زمانی که بر اساس نظریات هابل و اینشتین و کشفیاتی از قبیل تشعشات مایکروویو در پس زمینه ی جهان به دست می آید، می گوید که ۱۳/۷ میلیارد سال پیش اتفاقی به نام مهبانگ (بیگ بنگ) حادث شده است. در این نقطه از زمان، چیزی به نام فضا و زمان وجود نداشته است. تنها نقطه ای بسیار متراکم و پرحرارت -نقطه ی تکینگی- وجود داشته که تمام ماده ی تشکیل دهنده ی جهان امروز را در خود گنجانده بوده است. علاوه بر آن، هر چهار نیروی اصلی فیزیک (گرانش، الکترومغناطیس و نیروهای هسته ای قوی و ضعیف) در قالب یک نیرو با هم یکی شده بودند. این دوره ی زمانی بسیار کوتاه که کسر بسیار کوچکی از ثانیه (۱۰ به توان ۴۳- ثانیه) طول می کشد دوره ی پلانک نامیده می شود. پس از آن جهان با سرعتی بیش از سرعت نور منبسط می شود و از ابعادی کوچکتر از ابعاد یک اتم به اندازه ی تقریبی یک توپ گلف رشد می کند. دانشمندان این دوره را دوره ی تورمی نامگذاری می کنند.

پس از آن جهان به صورت سیلی از ذرات تشکیل دهنده ی اتمها به سمت بیرون گسترش پیدا می کند. سه ثانیه پس از مهبانگ، فضا به اندازه ی کافی خنک می شود که این ذرات بتوانند عناصر را تشکیل دهند. حدود ۳۰۰ میلیون سال بعد ستاره ها و کهکشانها تشکیل می شوند.

نظریه ی مهبانگ همچنان به عنوان یکی از بهترین مدلهای توصیف کننده ی آغاز جهان مطرح است اما تنها نظریه ای نیست که در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال نظریه ی حالت دائمی جهان را اینگونه توصیف می کند که با چگالی ثابت و در اثر تولید مداوم ماده ی تازه گسترش پیدا می کند. اما این نظریه به لطف کشف تشعشعات کیهانی مایکرویو در سال ۱۹۶۵ از مقبولیت افتاد. تشعشعات مایکرویو در پس زمینه ی کیهان بر انبساط جهان دلالت می کنند.

مدل اکپیروتیک مدل دیگری است که می گوید جهان در اثر برخورد دو جهان دیگر در بعد چهارم متولد شده است. مدل بیگ بانس هم می گوید که جهان در چرخه ای تکراری گرفتار است که هر بار با مهبانگ شروع می شود و با انقباض و بازگشت به نقطه ی تکینگی اولیه پایان می گیرد.

منابع:

  • “Edwin Powell Hubble.” EdwinHubble.com. May 3, 2002. (April 30, 2010)http://www.edwinhubble.com/hubble_bio_001.htm
  • “History of the Universe Timeline.” PBS Mysteries of Deep Space. (April 30, 2010)http://www.pbs.org/deepspace/timeline/
  • Nave, Rod. “Models of Earlier Events.” GSU Hyper Physics. (April 30, 2010)http://hyperphysics.phy-astr.gsu.edu/Hbase/Astro/planck.html#c7
  • “Scientific Evidence for a Beginning.” Harvard House. (April 30, 2010)http://www.harvardhouse.com/Scientific_Evidence_for_Beginning.htm
  • “The Big Bang.” NASA. April 5, 2010. (April 30, 2010)http://science.nasa.gov/astrophysics/focus-areas/what-powered-the-big-bang/
  • Turner, Michael S. “The Origin of the Universe.” Scientific American. September 2009. (April 30, 2010)http://www.scientificamerican.com/article.cfm?id=origin-of-the-universe
  • “Universe 101: Big Bang Theory.” NASA. April 16, 2010. (April 30, 2010)http://map.gsfc.nasa.gov/universe/
  • Wanjek, Christopher .”Ringside Seat to the Universe’s First Split Second.” NASA. March 16, 2006. (April 30, 2010)http://www.nasa.gov/vision/universe/starsgalaxies/wmap_pol.html

منبع: www.howstuffworks.com

قدیمی ترین چیزی که بشر با تلسکوپ دیده چیست؟

پیش از اینکه به این سؤال بپردازیم، بگذارید اول توضیح دهیم که چرا درباره ی قدیمی ترین چیزی که با تلسکوپ مشاهده شده سؤال می کنیم. ممکن است با خودتان فکر کنید “چرا نمی پرسیم دورترین چیزی که تا کنون دیده شده؟ چطور می شود چیزی را که مربوط به گذشته است در تلسکوپ مشاهده کرد؟”

The Hubble Space Telescope was able to peer 13 billion light-years away to find seven galaxies, some born just around 400 million years after the universe's inception.

به دلیل اینکه دورترین چیزی که می توانیم با تلسکوپ ببینیم در واقع همان قدیمی ترین چیزی است که می توان دید. با وجود اینکه نور سریعترین پدیده ی کیهان است اما باز هم برای رفتن از جایی به جای دیگر احتیاج به زمان دارد. مثلا وقتی به خورشید نگاه می کنیم در واقع آن را در وضعیتی که هشت دقیقه پیش داشته می بینیم؛ چرا که هشت دقیقه طول می کشد تا نور از خورشید به ما برسد. ستاره ها، سیارات و کهکشانهای دوردست نیز از این قاعده مستثنی نیستند؛ اگر ستاره ای ۲۰ سال نوری با ما فاصله داشته باشد، ما آن را در وضعیت بیست سال پیشش می بینم. مشاهده ی کهکشانی که ۱۰۰ میلیون سال نوری با ما فاصله دارد به این معنی است که ما آن را نه به آن شکلی که الان دارد بلکه به شکلی می بینیم که در دوران دایناسورها داشته است.

بنابراین دورترین چیزی که در کیهان می توانیم ببینیم دقیقا همان قدیمی ترین چیزی است که می توانیم مشاهده کنیم. با توجه به اینکه جهان حدود ۱۳/۷ میلیارد سال قدمت دارد، فکر می کنبد قدیمی ترین چیزی که تا به حال دیده ایم چقدر قدمت داشته؟ ۳۰۰ میلیون سال؟ یا یک میلیارد سال؟

چه فکر می کنید اگر بگوییم ۱۳ میلیارد سال؟ آیا به توانایی ها تلسکوپ ها احترام می گذارید؟ تلسکوپ فضایی هابل توانسته ۱۳ میلیارد سال نوری آن طرف تر هفت کهکشان را رصد کند که برخی از آنها فقط ۴۰۰ میلیون سال پس از آغاز جهان متولد شده اند [منبع: ناسا]. هابل به مدت صد ساعت به یک نقطه ی خاص از فضا خیره شد و امواج مادون قرمز را زیر نظر گرفت تا بتواند دورترین اشیاء را بیابد [منبع: Plait].

چیزهای که توانست پیدا کند کهکشانهایی بود که ۱۳ تا ۱۳/۳ میلیارد سال نوری با ما فاصله داشتند. با وجود اینکه این اعداد دقیقا تأیید نشده اند، نتایج ابتدایی بسیار خیره کننده است. جالب توجه اینکه ممکن است بتوانیم با راه اندازی تلسکوپ فضایی وب در سال ۲۰۱۸ اشیایی حتی دورتر از این را هم رصد کنیم. تلسکوپ فضایی وب از قابلیتهای مادون قرمزی برخوردار است که می تواند دورتر از تلسکوپ هابل بنگرد و تصاویر دقیقتری تولید کند. حتی جالبتر این که تلسکوپ وب ممکن است بتواند منابع نوری را که قدمتشان تنها به دویست میلیون سال پس از مهبانگ (بیگ بنگ یا تولد جهان) می رسد آشکار کند [منبع: Masetti].

منابع:

  • Masetti, Maggie. “Farthest.” NASA. Dec. 18, 2012. (Sept. 8, 2014) http://asd.gsfc.nasa.gov/blueshift/index.php/2012/12/18/maggies-blog-farthest/
  • NASA. “NASA’s Hubble Provides First Census of Galaxies Near Cosmic Dawn.” Dec. 12, 2012. (Sept. 8, 2014) http://www.nasa.gov/mission_pages/hubble/science/galaxy-census.html
  • Plait, Phil. “Hubble Sees Tribe of Galaxies at the Dawn of the Universe.” Slate. Dec. 12, 2012. (Sept. 8, 2014) http://www.slate.com/blogs/bad_astronomy/2012/12/12/hubble_sees_distant_galaxies_group_of_seven_galaxies_at_the_edge_of_the.html

منبع: www.howstuffworks.com

اختلال خوردن چیست؟

هرچند بسیاری از ما کسانی را می شناسیم که با مشکلات و اختلالاتی در خوردن دست و پنجه نرم می کنند، اما همچنان سوء برداشتهای فراوانی درباره این اختلالات وجود دارد. سوء برداشتها در این مورد می تواند باعث شود که افراد در موقع لزوم به جستجوی کمک برنیایند و یا خانواده ها نتوانند علائم این اختلالات را به درستی در عزیزان خود تشخیص دهند.

به دلیل شرم و خجالتی که پیرامون این اختلال وجود دارد، افراد مبتلا عمدتا تلاش می کنند علائم خود را از دیگران مخفی کنند. به همین دلیل است که باید حقایق را در این باره فرا گرفت تا اگر عزیزی در اطراف ما به آن دچار است بتوان در اسرع وقت به او کمک کرد.

ماری تانتیلو، متخصص اختلالات خوردن، رایج ترین سوء برداشتها پیرامون این مسأله را بر می شمرد.

سوء برداشت: اختلالات خوردن فقط دختران نوجوان طبقه ی ثروتمند را متبلا می کنند.

حقیقت این است که این بیماری می تواند هر کسی را مبتلا کند فارغ از جنسیت و نژاد و قومیت و طبقه ی اجتماعی-اقتصادی. تعداد زنان میانسال مبتلا به این بیماری در حال افزایش است و حد اقل ده درصد افراد متبلا به این اختلال مرد هستند. به دلیل اینکه اختلال خوردن عموما به عنوان “بیماری زنان” تلقی می شود، مردان مبتلا با احتمال کمتری به داشتن این بیماری اذعان می کنند و یا در صدد درمان بر می آیند.

سوء برداشت: افراد داری وزن طبیعی نمی توانند مبتلا به این اختلال باشند.

حقیقت این است که این بیماری در اشکال و ابعاد مختلف بروز می کند و افرادی که با آن درگیر هستند لزوما کسانی نیستند که از لاغری مفرط رنج می برند. بسیاری از افراد مبتلا وزن طبیعی دارند و برخی حتی اضافه وزن دارند.

سوء برداشت: تنها تأثیر اختلال خوردن تغییر میزان غذای مصرفی و تغییر وزن است.

حقیقت این است که افراد مبتلا به اختلال خوردن عمدتا از یک بیماری پس زمینه ای دیگر رنج می برند و عادات ناسالم غذایی آنها واکنشی است به مشکلاتی از قبیل اظطراب، افسردگی، اعتماد به نفس پایین و غیره. اختلال در خوردن باعث انزوای شخص می شود و وظایف اجتماعی او را مختل می کند. هرچند برگشتن به یک رژیم غذایی مناسب قدم اولیه ی بسیار مهمی در راه درمان این بیماری است، اما درمانهای متعاقب آن تقریبا همیشه ضروری می باشد.

سوء برداشت: اختلالات خوردن مسأله ای جدی نیستند. آنها را می توان به عنوان یک سبک زندگی خاص یا نوعی از رژیم افراطی طبقه بندی کرد.

حقیقت این است که اختلال خوردن یک بیماری روانی جدی است و ممکن است زندگی شخص را به خطر بیاندازد. این اختلال با عوارض جدی پزشکی و روانی مرتبط است و نرخ مرگ و میر افراد مبتلا به آن در میان دیگر بیماریهای روانی بالاترین است. فقط تغییرات اندک در میزان خورد و خوراک و ورزش می تواند بی ضرر باشد. اما تغییرات بیش از حد می تواند منجر به عواقب شدید فیزیکی و روانی شود.

اگر یکی از عزیزان شما با دوری گرفتن از خانواده و دوستان علائم نوعی اختلال خوردن را بروز می دهد و عادات غذایی خود را تغییر می دهد و نظرات منفی و وسواس گونه درباره ی وزن و بدنش بیان می کند، با او به طور خصوصی صحبت کنید و احتمال بروز اختلال خوردن را جدی بگیرید.

مشاهدات و دغدغه های خود را در قالب جملاتی که با “من” شروع می شود با او در میان بگذارید. مثلا بگویید: “من متوجه شده ام که موقع شام زیاد غذا نمی خوری و نگرانم.” آن فرد ممکن است در ابتدا وجود هر گونه مشکلی را انکار کند. بنابراین مهم است که راه را برای ارتباطی اینچنینی در آینده باز بگذارید. به او یادآوری کنید که چون او را دوست دارید نگرانیتان را با او در میان گذاشته اید.

به آرامی اما با ثبات قدم او را تشویق کنید که از متخصص یاری بجوید و به او پیشنهاد کنید که در اولین جلسه ی ملاقات با متخصص او را همراهی کنید. اگر فرزند شماست با پزشک او یا با متخصص اختلال خوردن صحبت کنید. مداخله ی زودهنگام کلید پیشگیری از عواقب و بیماریهای حاد است.


منبع: www.urmc.rochester.edu

 

چه مقدار میوه و سبزی به طولانی شدن عمر کمک می کند؟

بر اساس جدیدترین تحقیقات، خوردن ده واحد میوه و سبزی در روز می تواند به شکل چشم گیری خطر بیماری قلبی، سکته، سرطان و مرگ زودرس را کاهش دهد.

مطالعات کالج سلطنتی لندن نشان می دهد که مصرف ده واحد میوه یعنی چیزی حدود ۸۰۰ گرم می تواند از ۷/۸ میلیون مرگ زودرس در سراسر جهان پیشگیری کند. سازمان بهداشت جهانی در حال حاضر خوردن ۵ واحد میوه و سبزی در روز یعنی معادل ۴۰۰ گرم را توصیه می کند.

در کشورهای مختلف دنیا شامل انگلستان، آلمان، فرانسه، نروژ و ژاپن کمپینهایی به راه افتاده است که مردم را تشویق به رسیدن به این هدف می کند.

دکتر داگفین آن می گوید:”نتایج به دست آمده نشان می دهد که هرچند خوردن پنج واحد میوه و سبزی در روز خوب است، اما خوردن ده واحد از آن هم بهتر است.”

محققین نتیجه گیری می کنند که خوردن ده واحد در روز احتمال بیماری های قلبی را ۲۴ درصد، احتمال سکته را ۳۳ درصد، احتمال بیماریهای عروقی را ۲۸ درصد، احتمال سرطان را ۱۳ درصد، و احتمال مرگ زودرس را ۳۱ درصد کاهش می دهد. این کاهش احتمال در مقایسه با حالتی محاسبه شده است که شخص هیچ گونه میوه و سبزی مصرف نمی کند.

دکتر آن می گوید: “ثابت شده است که میوه و سبزی میزان کلسترول و فشار خون را کاهش می دهند و سلامتی سلولهای خونی و دستگاه ایمنی بدن را تقویت می کنند. دلیل احتمالی این اتفاقات خوب این است که میوه ها و سبزی ها دارای شبکه ی پیچیده ای از مواد مغذی هستند. به عنوان مثال حاوی آنتی اکسیدان هستند که می تواند آسیب رسانی به دی ان ای را کاهش دهد و احتمال سرطان را پایین بیاورد.”

این مطالعه نشان می دهد که سیب و گلابی و همینطور مرکبات و سبزیجاتی مانند کاهو، بروکلی و کلم در پیشگیری از سکته، بیماریهای قلبی و مرگ زودرس مؤثرند. سبزیجات سبز و زرد مثل اسفناج، فلفلها و هویج می توانند احتمال سرطان را کاهش دهند.

آیا ده واحد خیلی زیاد است؟

اما تام سندرز، استاد بازنشته ی تغذیه از کالج کینگ لندن نتایج این تحقیق را زیر سؤال می برد و می گوید: “بیشتر مردم در روز کمتر از یک کیلو غذا می خورند، پس اگر شما در روز ده واحد میوه و سبزی بخورید فقط دویست گرم برای باقی مواد غذایی از قبیل غلات، خشکبار، حبوبات، گوشت و لبنیات باقی می ماند و این در حالی است که ما بیشترین مواد مغذی لازم برای بدن را از این دسته ها دریافت می کنیم.”

او می گوید که میوه ها و سبزیها عمدتا از آب تشکیل شده اند و حاوی مقادیر زیادی قند هستند. پس مصرف ده واحد از آنها منجر به یک رژیم غذایی نامتعادل می شود. او معتقد است که مصرف میوه و سبزی تأثیر اندکی بر میزان کلسترول بدن دارد. “هیچ کس منکر اهمیت میوه و سبزی نیست و احتمالا همه ی ما باید بیش از آنچه می خوریم بخوریم چون احتمالا در تخمین میزان مصرف خود دچار اغراق می شویم.”

سندرز معتقد است که مصرف بیش از پنج واحد میوه و سبزی در روز ارزش افزوده ی ناچیزی برای سلامتی دارد و ممکن است حتی مشکلاتی را برای سلامت فرد ایجاد کند. “افرادی که روزی یک واحد میوه و سبزی می خورند و آن را به سه واحد افزایش می دهند، بیشترین تأثیر مثبت را بر سلامتی خود مشاهده خواهند کرد. در حالی که افزایش پنج واحد در روز به ده واحد در روز بهبود خاصی در سلامتی فرد ایجاد نمی کند.”


منبع: www.ksl.com

 

چرا آسمان آبی است؟

تشخیص اینکه رنگ آسمان آبی است، خیلی ساده است. ولی آیا تا به حال فکر کرده اید چرا؟

انسانهای باهوش زیادی به این موضوع فکر کرده اند. اما خیلی طول کشید تا پاسخ را بیابند.

نور خورشید سفید به نظر می رسد اما در واقع از ترکیب تمام رنگهایی که در رنگین کمان می بینیم تشکیل شده است.

وقتی نور سفید به یک منشور بتابد، به تمام رنگهای تشکیل دهنده اش تجزیه می شود. منشور شکل خاصی از کریستال است.

نور مرئی زیرمجموعه ای از انواع و اقسام انرژی نورانی (یا به عبارتی امواج الکترومغناطیسی) است که در سراسر کیهان و حتی اطراف ما حضور دارد. به مانند انرژی ای که در اقیانوس ها جریان دارد، انرژی نورانی هم به صورت امواج حرکت می کند. بعضی نورها طول موج کوتاه دارند یعنی با گامهای کوچک حرکت می کنند. بعضی نورها هم قدمهای بلندتری بر می دارند. نور آبی از نور قرمز طول موج کوتاهتری دارد.

نور در مسیر مستقیم حرکت می کند مگر اینکه چیزی مانع آن شود. در این صورت یکی از سه اتفاق زیر می افتد:

  • منعکس می شود (مثل آنچه در آینه اتفاق می افتد)
  • شکسته می شود (مثل آنچه در منشور اتفاق می افتد)
  • پراکنده می شود (مثل مولکولهای گازها در جو)

نور خورشید به جو زمین می رسد و در برخورد با گازها و ذرات هوا به هر سو پراکنده می شود. نور در اثر برخورد با مولکولهای کوچک هوا در جو زمین به همه ی جهتها پراکنده می شود. نور آبی بیش از

سایر رنگها پراکنده می شود چون طول موج کوتاهتری دارد یعنی با گامهای کوچکتر حرکت می کند. به همین دلیل ما آسمان را آبی می بینیم.

آسمان نزدیکتر به افق آبی کمرنگ یا سفید است. نور خورشیدی که از بخشهای پایینی جو به ما می رسد مسافت بیشتری را در مقایسه با نوری که از بالا به ما می رسد در هوا طی کرده است. وقتی که نور خورشید، چنین مسافت طولانی را در هوا طی می کند، مولکولهای هوا دوباره و چندباره نور آبی را در جهات مختلف پراکنده می کنند. سطح زمین هم نور را منعکس و پراکنده می کند. همه ی اینها در کنار هم رنگها را دوباره با هم مخلوط می کنند و باعث می شوند که افق بیشتر سفید دیده شود تا آبی.

چه چیز باعث قرمز شدن غروب می شود؟

وقتی که خورشید در آسمان پایین می آید، نور آن مسافت بیشتری را در جو طی می کند تا به ما برسد. پس نور آبی بیشتر پراکنده می شود و نتیجتا نور قرمز و زرد مستقیما به چشم ما می رسد.

 

Red sun at sunset.

بعضی وقتها تمام آسمان مغرب درخشان به نظر می رسد. آسمان مغرب قرمز به چشم می آید چون ذرات بزرگتر گرد و غبار و آلودگی و همینطور بخار آب موجود در جو نورهای قرمز و زرد را پراکنده می کنند.


منبع: https://spaceplace.nasa.gov

چرا آب دریا شور است؟

نمک اقیانوسها عمدتا از سنگها و صخره های روی خشکی نشأت می گیرد.

mussels growing in brine pool

بارانی که بر روی خشکی می بارد حاوی دی اکسید کربنی است که از هوای اطراف در خود حل کرده است. این باعث می شود که باران به خاطر اسید کربنیک (متشکل از واکنش آب و دی اکسید کربن) مقداری اسیدی باشد.

وقتی که باران صخره ها را می شوید، اسید موجود در آن باعث خوردگی در صخره ها می شود. این فرآیند باعث تشکیل یون (یعنی ذرات اتمی حاوی بار الکتریکی) می گردد. این یونها در حرکت جریان آب و رودخانه ها به دریاها و اقیانوسها برده می شوند. بسیاری از این یونهای محلول را موجودات زنده ی اقیانوسها مصرف می کنند و بدین وسیله از آب زدوده می شوند. اما برخی دیگر مصرف نمی شوند و برای زمانهای طولانی باقی می مانند و تجمعشان به مرور زمان بیشتر می شود.

دوتا از فراوانترین یونهای موجود در آب دریا کلرید و سدیم هستند که در مجموع ۹۰ درصد از کل یونهای محلول در آب اقیانوسها را تشکیل می دهند. سدیم و کلر همان عناصر تشکیل دهنده ی نمک هستند.

تجمع نمک در آب دریا تقریبا ۳۵ در هزار است. به عبارت دیگر ۳/۵ درصدر وزن آب دریا از نمک محلول در آن نشأت می گیرد؛ در یک کیلومتر مکعب آب دریا معادل ۲۹ میلیون تن نمک حل شده است. بر اساس بعضی تخمینها، اگر می شد نمک موجود در آب اقیانوسها را خارج کرد و به طور یکنواخت روی سطح تمام خشکی های کره ی زمین پخش کرد، لایه ای به ضخامت ۱۵۰ متر یعنی معادل ارتفاع یک ساختمان ۴۰ طبقه روی زمین تشکیل می شد.


منبع: http://oceanservice.noaa.gov

رژیم غذایی بدون گلوتن چگونه است؟

رژیم غذایی بدون گلوتن برای بیماران مبتلا به سلیاک تجویز می شود.

در این رژیم غذایی، پروتئین گلوتن نباید مصرف شود. گلوتن در غلاتی مانند گندم، جو، چاودار و چاودم یافت می شود. در بیماران مبتلا به سلیاک، گلوتن باعث ایجاد تورم در روده کوچک می گردد. رعایت کردن رژیم بدون گلوتن به بیماران مبتلا به سلیاک کمک می کند که علائم بیماری را کنترل کنند و از عوارض بیشتر ناشی از این بیماری پیشگیری کنند.

در ابتدا دنبال کردن یک چنین رژیمی می تواند خیلی ناامید کننده باشد. اما با گذشت زمان و داشتن صبر و خلاقیت می توان پی برد که غذاهای بدون گلوتن زیادی هست که می توان جایگزین غذاهای دارای گلوتن کرد و از آنها لذت برد.

هدف

همانگونه که گفته شد رژیم بدون گلوتن برای بیماران مبتلا به سلیاک تجویز می شود.

جزییات رژیم غذایی

آغاز یک رژیم بدون گلوتن تغییر بزرگی محسوب می شود و به مانند هر چیز جدیدی باید به آن عادت کرد. در ابتدا ممکن است در اثر محدودیتهای این رژیم غذایی، احساس مشقت به فرد دست بدهد. با این حال تلاش کنید که مثبت اندیش باشید و تمرکزتان را روی غذاهایی که اجازه دارید بخورید بگذارید. شاید تعجب کنید اگر بدانید چقدر غذاهای مختلف بدون گلوتن اعم از نان و پاستای بدون گلوتن در بازار هست. بسیاری از فروشگاههای مواد غذایی خاص، غذاهای بدون گلوتن هم می فروشند. اگر نمی توانید آنها را در محل زندگی خود بیابید، با جستجو در اینترنت خیلی سریع می توانید به نتیجه برسید.

غذاهای مجاز

بسیاری از غذاهای سالم و خوشمزه به طور طبیعی بدون گلوتن هستند.

حبوبات، دانه ها، آجیل بدون مواد افزوده، تخم مرغ تازه ی بدون فرآوری، گوشت تازه، ماهی، ماکیان (بدون طعم اضافی و بدون سوخاری و شنیسل کردن)، میوه ها و سبزیجاتو بیشتر محصولات لبنی.

باید دقت کرد که هیچ کدام از غذاهای بالا فرآوری نشده باشند و با غلات حاوی گلوتن، مواد افزودنی یا مواد نگهدارنده مخلوط نشده باشند.

غذاهای غیر مجاز

از تمام غذها و نوشیدنی های حاوی مواد زیر اجتناب کنید:

جو (مالت، طعم مالت و سرکه ی مالت معمولا از جو به دست می آیند)، چاودار و چاودم و گندم

نخوردن گندم می تواند سخت باشد چرا که محصولات گندمی با نام های بی شمار به بازار عرضه می شوند. انواع و اقسام آرد گندمها اعم از برم دار شده، غنی شده، فسفاته، ساده و غیره.

غذاهایی که فقط با برچسب بدون گلوتن می توانید مصرف کنید

به طور کلی از غذاهای زیر پرهیز کنید مگر اینکه دارای برچسب بدون گلوتن باشند و یا با ذرت، برنج، سویا یا غلات بدون گلوتن دیگر تهیه شده باشند:

ماءالشعیر، نانها، کیکها، شکلاتها، سیریالها، بیسکوییتها، سیب زمینی سرخ کرده، پاستا، گوشتهای فرآوری شده، سس سالاد، سس سویا، اسنکها مثل چیپس سیب زمینی و تورتیلا.

جوی دو سر هم می تواند گاهی آلوده به گندم باشد. به همین دلیل پزشکان توصیه می کنند که از جوی دوسر پرهیز شود مگر آنکه دارای برچسب بدون گلوتن باشد.

همینطور باید مراقب محصولات غذایی دیگری که می خورید یا با دهانتان لمس می کنید باشید که مبادا حاوی گلوتن باشند. این غذاها عبارتند از:

مواد افزودنی غذایی مثل طعم دهنده ی مالت، نشاسته غذایی تغییر یافته و داروها و ویتامینهایی که از گلوتن به عنوان ماده ی ترکیبی استفاده می کنند.

مراقب آلودگی باشید

آلودگی وقتی اتفاق می افتد که غذاهای بدون گلوتن در تماس با غذاهای حاوی گلوتن قرار می گیرند. این اتفاق می تواند در هنگام تولید بیافتد مثلا اگر یک دستگاه برای تولید انواع غذاها مورد استفاده قرار گیرد. در برخی مواقع در چنین شرایطی از برچسب “ممکن است حاوی گلوتن باشد” استفاده می کنند. ولی استفاده از این برچسب اجباری نیست و شما باید فهرست ترکیبات غذایی را بخوانید. اگر مطمئن نیستید که غذایی بدون گلوتن است آن را نخرید و یا با تولید کننده تماس بگیرید و سؤال کنید.

آلودگی می تواند در خانه هم اتفاق بیافتد اگر غذاها در ظروف مشترک یا ظروفی که خوب شسته نشده اند آماده شوند.

نتایج رژیم غذایی

افرادی که مبتلا به سلیاک هستند و فقط غذاهای بدون گلوتن می خورند، از عوارض و علائم کمتری رنج می برند. چنین افرادی باید صرفا غذاهای بدون گلوتن بخورند و تا آخر عمر به این رژیم غذایی عمل کنند. در برخی موارد شدید این بیماری، داشتن رژیم بدون گلوتن برای کنترل علائم بیماری کفایت نمی کند. در چنین شرایطی ممکن است پزشکان داروهایی تجویز کنند که دستگاه ایمنی بدن را تضعیف کند.

خطرات

عدم دریافت ویتامین کافی: افرادی که رژیم غذایی بدون گلوتن دارند، ممکن است دچار کمبود برخی ویتامینها یا مواد غذایی باشند. بسیاری از غلات با ویتامینهای غنی می شوند. پرهیز از غلات در این رژیم غذایی ممکن است باعث شود که این محصولات غنی شده کمتر استفاده شود. از پزشک تغذیه ی خود بخواهید که رژیم غذایی شما را کنترل کند و اطمینان حاصل کند که مواد غذایی کلیدی زیر را به مقدار کافی دریافت می کنید:

آهن، کلسیم، فیبر، تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین و فولات.

عواقب پایبند نبودن به رژیم غذایی بدون گلوتن

اگر به طور تصادفی غذای حاوی گلوتن بخورید، ممکن است دچار شکم درد و اسهال شوید. بعضی افراد در اثر خوردن گلوتن دچار علائم بیماری نمی شوند اما این به این معنی نیست که روده ی کوچکشان آسیب نمی بیند. حتی مقادیر خیلی کم گلوتن در رژیم غذاییتان می تواند به بدن آسیب بزند ولو اینکه سبب بروز علائم نشود.

 


منبع: http://www.mayoclinic.org/

 

فرزندان چاق می توانند والدینشان را مقصر بدانند

بر اساس یک پژوهش جدید، کودکان مبتلا به اضافه وزن می توانند والدینشان را مقصر بدانند. زیرا بر اساس یافته های دانشمندان، آنها حدود ۶۰ درصد از ژنهای چاقی را از والدین به ارث می برند. در حالی که کودکان لاغر سه برابر کمتر چنین ژنهایی را در خود دارند، احتمالا به دلیل داشتن والدین لاغر.

کارشناسان می گویند این یافته ها بر اهمیت داشتن یک رژیم غذایی مناسب در هنگام حاملگی دلالت می کند تا بتوان فرزندان را از آثار ویرانگر چاقی در امان داشت.

محققان داده های قد و وزن ۱۰۰ هزار کودک و والدینشان را استفاده کرده اند و شش کشور با درصد جمعیت چاق متفاوت را پوشش داده اند: بریتانیا، آمریکا، چین، اندونزی، اسپانیا و مکزیک. اثر ژنتیک در کودکان لاغر کمترین میزان را داشت. در لاغرترین کودکان، حدود بیست درصد شاخص جرم بدن (BMI) از پدر و مادر به ارث برده شده است که از این بیست درصد نیمی از پدر و نیمی از مادر به ارث می رسد. در حالی که برای کودکان چاق این نسبت به ۳۰ درصد از هر یک از والدین می رسد.

به طور متوسط، انتقال ژنها حدود چهل درصد است. پروفسو پیتر دالتون می گوید: “شواهد ما از داده هایی که از اقصی نقاط دنیا با الگوهای بسیار متفاوت تغذیه ای و وزنی گردآوری شده اند، یافته شده اند. این نشان می دهد که کودکان دارای والدین چاق با احتمال بیشتری در بزرگسالی چاق می شوند. اثر ژنتیک بر کودکان چاق دو برابر کودکان لاغر است. این یافته ها تبعات زیادی برای سلامتی کودکان جهان دارد. بر اساس این یافته ها باید دوباره بیاندیشیم که چاقی تا حد محصول عوامل خانوادگی و ژنتیکی است و در مقابل تا چه حد محصول تصمیمات خود فرد.”

 


منبع: dailymail.com

آیا با ورزش می توان وزن کم کرد؟

بسیاری با امید رساندن وزن خود به حالت طبیعی، در باشگاههای آمادگی حسمانی عضو می شوند و با تلاش و ممارست مدتی در باشگاه تمرین می کنند. اما محققین می گویند ممکن است این تلاشها بیهوده باشد. درست است که همیشه به ما یاد داده اند که ورزش راهی برای کاهش وزن است اما لزوما این تنها کاری نیست که برای کاهش وزن باید انجام داد.

اما قبل از اینکه کسانی که ورزش را دوست ندارند خوشحال شوند، باید گفت که داننشمندان هنوز ورزش را دارای اهمیت بسیار می دانند. در حقیقت ورزش یکی از مهمترین کارهایی است که برای تضمین سلامتی می توان انجام داد. به کاهش خطر بیماری های قلبی-عروقی، دیابت نوع دو و برخی انواع سرطان کمک می کند؛ سلامت روانی شما را بهبود می بخشد، استخوانهای شما را قوی تر می کند و توانایی شما را برای انجام فعالیتهای روزمره بیشتر می کند. ورزش همچنین به جلوگیری از افتادن در سالخوردگان کمک می کند و شانس آنها را برای یک زندگی طولانی تر و کم دردتر زیاد می کند. و البته به کنترل کردن وزن هم کمک می کند اما شاید نه آنطور که شما فکر می کنید.

نخستین بار حدود شصت سال پیش یک متخصص تغذیه به نام جان مایر ورزش و کاهش وزن را به هم مربوط دانست. پیش از آن، هیچ کس این دو را به یکدیگر مرتبط نمی دانست. در واقع جامعه ی علمی حتی با چنین تفکری مخالف بود و آن را بی معنی می دانست. اما با مشهور شدن مایر و رسیدن او به مقام مشاور کاخ سفید و سازمان بهداشت جهانی، نظریات او منجر به انقلاب آمادگی جسمانی در آن دوران شد.

امروزه هم جنبش آمادگی جسمانی کماکان فعال است. تعداد باشگاههای آمادگی جسمانی در بسیاری از کشورها رو به افزایش است. اما به عنوان مثال در آمریکا تعداد عضویت در باشگاهها از ۳۳ میلیون در سال ۲۰۰۰ به ۵۴ میلیون در سال ۲۰۱۴ رسیده است اما مردم آمریکا هیچگاه به اندازه ی امروز چاق نبوده اند. تقریبا ۳۵ درصد بزرگسالان آمریکا از چاقی رنج می برند یعنی رقمی بالغ بر ۸۰ میلیون نفر. اگر مردم اینقدر ورزش می کنند پس چرا اینقدر چاقند؟

یکی از نکاتی که باید درباره ی ورزش بدانیم این است که هر چند برای بدن مفید است اما آنقدری که فکر می کنیم کالری نمی سوزاند. در زیر مثالهایی از میزان کالری که با فعالیتهای فیزیکی مختلف سوزانده می شود، می بینید (این اعداد برای یک فرد ۶۸ کیلویی است که ۳۹ دقیقه ورزش می کند) [منبع: My Fitness Pal].

  • دوچرخه سواری با سرعت تفریحی (کمتر از شانزده کیلومتر در ساعت) = ۱۳۶ کالری
  • راه رفتن سریع (پنج و نیم کیلومتر بر ساعت) = ۱۲۹ کالری
  • تمرین قدرتی/وزنه برداری = ۱۰۲ کالری
  • دویدن (۱۶ کیلومتر دقیقه) = ۳۴۰ کالری
  • پیاده روی در طبیعت (بدون کوله پشتی) = ۲۰۴ کالری

پس اگر فکر می کنید سی دقیقه راه رفتن سریع می تواند هیکل شما را قلمی کنید، دوباره فکر کنید. هر بار که این کار را تکرار می کنید ۱۲۹ کالری دیگر می سوزانید که به اندازه کالری موجود در یک بیسکویت شکلاتی است -که احتمالا پس از پایان پیاده روی به خودتان پاداش می دهید.

محققین این را یک مشکل دیگر قلمداد می کنند. خیلی از ما فکر می کنیم یک جلسه تمرین در باشگاه به ما حق می دهد یک کیک بزرگ پر از خامه را بخوریم. یا سیب زمینی سرخ کرده و همبرگر. بعضی حتی فکر می کنند اگر هر روز ورزش کنند، فارغ از اینکه چقدر و با چه شدتی ورزش کرده اند، می توانند بقیه روز هر چه دلشان می خواهد بخورند. این طرز فکر باعث می شود که افراد بیش از کالری ای که می سوزانند جذب کنند و در نهایت حتی چاقتر هم بشوند.

یک دام دیگر که پیش پای ورزشکاران است، مخصوصا اگر به شدت یا طولانی مدت ورزش می کنند، این است که در اثر ورزش گرسنه می شوند. این نکته به طور اخص درباره ی زنان درست است که بدن آنها برنامه ریزی شده تا برای تولید مثل چربی ذخیره کند. محققین به شکل فزاینده ای به این باور می رسند که افراد پس از تمرین ورزشی چنان گرسنه می شوند که بیش از آن کالری که در ورزش سوزانده اند، با خوردن وارد بدن می کنند. احتمالا می دانید که ورزش به این معنی نیست که می توانید پس از شام سه تا کیک بخورید، اما به سادگی اتفاق می افتد که پس از یک دویدن معمولی یک ساعته یک شکلات ۲۰۰ کالری را بخورید. چون به نظر بی ضرر می آید و شاید هم اینطور باشد. اما به خاطر داشته باشید که چنین کاری میزان کالری مصرف شده را از ۸۵۰ به ۶۵۰ کاهش می دهد [منبع: My Fitness Pal].

در نهایت بعضی از ما آنقدر در ورزش انرژی مصرف می کنیم که باقی روز کم فعالیت می شویم. مثلا شاید به جای پله از آسانسور استفاده کنیم. در بدترین حالت، این تنبلی پس از ورزش ممکن است به معنی این باشد که در مجموع روزانه کالری کمتری بسوزانیم.

به این ترتیب بیهوده نیست که برخی پزشکان می گویند مصرف کالری کمتر بیشتر به لاغر شدن کمک می کند تا ورزش به تنهایی. کارشناسان معتقدند که ۸۰ درصد کاهش وزنها به علت رژیم غذایی است و صرفا ۲۰ درصد به ورزش کردن حاصل می شود.

چگونه درست ورزش کنیم

پس اگر ورزش برای سلامتی مهم است و در عین حال می تواند مانعی برای کاهش وزن باشد، پس برای لاغر شدن یا آب کردن چربی دور شکم چه باید کرد؟ هوشمندانه ورزش کنید. تحقیقات نشان می دهد که بهترین راه برای سوزاندن میزان زیادی از کالری بدون اینکه چنان به خودتان فشار بیاورید که ناچار به خوردن زیاد شوید و یا از حال بروید این است که کمتر اما شدیدتر ورزش کنید. مثلا وزنه برداری به نحوی که زمان استراحت بین حرکات را کاهش دهید. یا تمرینات ایروبیک که راه رفتن و دویدن و رکاب زدن را با سرعت زیاد و به تناوب انجام دهید [مبنع: Bowden]. دیگر محققان کمی متفاوت می اندیشند و می گویند که بهتر است به فعالیتهای ملایم بپردازید مثل راه رفتن. به این شکل در انتهای کار خسته نمی شوید و اشتهایتان هم زیاد نمی شود ولی مقداری کالری می سوزانید. [منبع: John].

آیا ناامید شده اید از اینکه موضوع به آن سادگی که فکر می کردید نیست؟ نگذارید که این باعث شود از ورزش باز بمانید حتی اگر مطمئن نیستید ورزش را به شیوه ی صحیح انجام می دهید. همانگونه که گفته شد ورزش برای سلامتی بسیار حیاتی است.

منابع:

  • Bowden, Dr. Jonny. “Exercise: The News You Don’t Want to Hear.” Huffington Post. Sept. 11, 2012. (Nov. 16, 2015) http://www.huffingtonpost.com/dr-jonny-bowden/exercise-benefits_b_1777630.html
  • Calorie King. “Lose the Weight Forever.” (Nov. 17, 2015) http://www.calorieking.com/
  • Carroll, Aaron. “To Lose Weight, Eating Less Is Far More Important Than Exercising More.” The New York Times. June 15, 2015. (Nov. 26, 2015) http://www.nytimes.com/2015/06/16/upshot/to-lose-weight-eating-less-is-far-more-important-than-exercising-more.html?_r=0
  • Centers for Disease Control and Prevention. “Adult Obesity Facts.” (Nov. 18, 2015) http://www.cdc.gov/obesity/data/adult.html
  • Centers for Disease Control and Prevention. “The Benefits of Physical Activity.” (Nov. 18, 2015) http://www.cdc.gov/physicalactivity/basics/pa-health/
  • Centers for Disease Control and Prevention. “Physical Activity for a Healthy Weight.” (Nov. 16, 2015) http://www.cdc.gov/healthyweight/physical_activity/
  • Garrett, Nicola. “Why exercise doesn’t always help you lose weight.” ABC Health & Wellbeing. Jan. 15, 2015. (Nov. 16, 2015) http://www.abc.net.au/health/features/stories/2015/01/15/4162890.htm
  • John, Emma. “Why exercise won’t make you thin.” The Guardian. Sept. 18, 2010. (Nov. 16, 2015) http://www.theguardian.com/lifeandstyle/2010/sep/19/exercise-dieting-public-health
  • Kurtzleben, Danielle. “A Long Wait in Line for the Bench Press.” U.S. News & World Report. Jan. 3, 2013. (Nov. 18, 2015) http://www.usnews.com/news/articles/2013/01/03/its-gym-season-from-now-until-march
  • My Fitness Pal. “Calories Burned From Exercise.” (Nov. 19, 2015) http://www.myfitnesspal.com/exercise/lookup
  • Narins, Elizabeth. “Going to the Gym Isn’t Helping You Lose Weight.” Cosmopolitan. April 23, 2015. (Nov. 16, 2015) http://www.cosmopolitan.com/health-fitness/news/a39484/you-cant-make-up-for-a-bad-diet-with-exercise/
  • Reynolds, Gretchen. “Weighing the Evidence on Exercise.” The New York Times Magazine. April 16, 2010. (Nov. 20, 2015) http://www.nytimes.com/2010/04/18/magazine/18exercise-t.html?_r=0
  • Statista. “Total number of memberships at fitness centers / health clubs in the U.S. from 2000 to 2014 (in millions).” (Nov. 18, 2015) http://www.statista.com/statistics/236123/us-fitness-center—health-club-memberships/
  • The National Weight Control Registry. “The National Weight Control Registry.” (Nov. 20, 2015) http://www.nwcr.ws/
  • Zeratsky, Katherine. “Can I lose weight if my only exercise is walking?” Mayo Clinic. (Nov. 19, 2015) http://www.mayoclinic.org/healthy-lifestyle/weight-loss/expert-answers/walking/faq-20058345

این مطلب برگرفته از سایت howstuffworks.com بود.

سیزده چیز که برای رسیدن به موفقیت باید کنار بگذارید

گاهی برای موفق شدن لازم نیست چیزی به خود اضافه کنیم بلکه باید چیزهایی را از خود بزداییم. هرچند هر کسی تعریف متفاوتی از موفقیت دارد، چیزهایی وجود دارد که همه قبول دارند یک انسان موفق نباید داشته باشد. بعضی از این چیزها را می توانید همین امروز کنار بگذارید در حالی که برای  کنار گذاشتن برخی دیگر زمان بیشتری لازم است.

۱٫ سبک زندگی غیر سالم را کنار بگذارید.

” از بدن خود مراقبت کنید چون تنها مکانی است که باید در آن زندگی کنید.” -جیم رون.

اگر می خواهید به هر چیزی در زندگی برسید، همه چیز از این نقطه شروع می شود. اول باید از بدنتان مراقبت کنید و تنها دو نکته را در ذهن داشته باشید:

  1. رژیم غذایی سالم
  2. فعالیت بدنی

اینها قدمهای کوچکی است ولی روزی به خاطر انجام دادن آنها از خودتان تشکر خواهید کرد.

۲٫ ذهنیت کوتاه مدت را کنار بگذارید.

“شما فقط یک بار در این دنیا زندگی می کنید ولی اگر درست زندگی کنید همین یک بار کافی است.” – ما وست.

انسانهای موفق هدفهای بلندمدت برای خود تعریف می کنند و می دانند که این اهداف صرفا با عادات کوتاه مدتی حاصل می شوند که باید هر روز تکرار کنند. این عادات سالم نباید کاری باشد که انجام می دهید بلکه باید چیزی باشند که هستید. فرق است بین ورزش کردن برای داشتن بدن ورزیده و ورزش کردن به این خاطر که شما شما هستید.

۳٫ بازی های کوچک را کنار بگذارید.

“مشغول کردن خود به بازی های کوچک، خدمتی به جهان نمی کند. هیچ فایده ای ندارد که خودتان را کوچک کنید برای اینکه دیگران در اطراف شما احساس امنیت کنند. همه ی ما باید خودمان را نشان دهیم آنچنان که کودکان خودشان را نشان می دهند. همه ی ما باید بدرخشیم و به مجرد اینکه به نور درونی خود اجازه تابیدن می دهیم، ناخودآگاه دیگران را هم دعوت می کنیم همین کار را بکنند. وقتی از ترسهایمان آزاد می شویم، حضورمان به طور خودکار دیگران را هم آزاد می کند.” – ماریان ویلیامسون.

اگر هیچ وقت تلاش نکنید و فرصت های بزرگ را غنیمت نشمارید، و به رویاهایتان اجازه ندهید که به حقیقت تبدیل شوند، به قابلیتهای واقعی خود پی نخواهید برد.

علاوه بر آن، دنیا هیچ وقت از آن چیزی که می توانستید به دست آورید، بهره مند نخواهد شد. پس افکارتان را به زبان بیاورید و از شکست نترسید. بدون شک از موفقیت هم نباید بترسید.

۴٫ بهانه ها رو کنار بگذارید.

انسانهای موفق می دانند که مسوول عمر و زندگی خود هستند بدون توجه به نقطه شروع، ضعفها و شکستهای گذشته. دانستن اینکه شما تماما برای آنچه پس از این در زندگیتان اتفاق می افتد مسوولید، هم ترسناک است و هم هیجان انگیز. اما این تنها راه رسیدن به موفقیت است زیرا بهانه ها شما را محدود می کنند و جلوی رشد شخصی و حرفه ای شما را می گیرند.

مالکیت زندگی خودتان را بر عهده بگیرید تا هیچ کس مالک زندگی شما نشود.

۵٫ ذهنیت ثابت را کنار بگذارید.

“آینده متعلق به کسانی است که مهارتهای بیشتری کسب می کنند و آنها را به شکل خلاقانه ای با هم ترکیب می کنند.” – رابرت گرین.

انسانهای با ذهنیت ثابت فکر می کنند که هوش و استعدادشان صرفا ویژگی های ثابتی است که موفقیت را برایشان به ارمغان می آورد -بدون هیچ تلاشی. آنها سخت در اشتباهند.

انسانهای موفق این را می دانند و زمان زیادی را هر روز صرف گسترش یک ذهنیت رشد محور می کنند، دانشهای جدید و مهارتهای جدید کسب می کنند و درکشان را به گونه ای تغییر می دهند که به زندگیشان سود برساند.

به خاطر داشته باشید، آنچه که امروز هستید لزوما آن چیزی نیست که فردا باید باشید.

۶٫ اعتقاد به “گلوله جادویی” را کنار بگذارید.

“هر روز به هر طریقی من بهتر و بهتر می شوم.” – امیل کو.

موفقیت یک شبه یک افسانه است.

انسانهای موفق می دانند که پیشرفتهای کوچک اما پیوسته به مرور زمان بر روی هم انباشته می شوند و نتیجه مورد نظر را عاید انسان می کنند. به همین دلیل باید برای آینده برنامه ریزی کنید و در عین حال بر روزی که پیش رو دارید متمرکز شوید و فقط یک درصد پیشرفت کنید.

۷٫ کمال گرایی را کنار بگذارید.

هر چقدر که تلاش کنیم نتیجه ی هیچ کاری کامل نخواهد بود. ترس از شکست (و حتی ترس از پیروزی) اغلب ما را از اقدام کردن باز می دارد. اما اگر بخواهیم صبر کنیم تا همه چیز کامل باشد، بسیاری از فرصتها را از دست می دهیم.

۸٫ اشتغال هم زمان به چند کار را کنار بگذارید.

“اگر بایستید و به هر سگی که پارس می کند سنگ پرتاب کنید، هیچ وقت به مقصد نمی رسید.” – وینستون چرچیل.

انسانهای موفق این را می دانند. به همین دلیل است که آنها یک کار را انتخاب می کنند و با موفقیت آن را به سرانجام می رسانند. فرقی نمی کند آن کار چه باشد، یک ایده ی کسب و کار، یک مکالمه یا تمرین ورزشی.

حضور ذهن کامل و وقف خود به یک کار اهمیت حیاتی دارد.

۹٫ تلاش برای کنترل همه چیز را کنار بگذارید.

“بعضی چیزها به ما وابسته اند و بعضی چیزها نه.” – اپیکتتوس.

تمایز قائل شدن بین این دو خیلی مهم است. از چیزهایی که نمی توانید کنترل کنید خودتان را جدا کنید و بر چیزهایی تمرکز کنید که می توانید کنترل کنید. بدانید که تنها چیزی که می توانید زیر نظر داشته باشید رفتار شما در قبال یک پدیده است.

۱۰٫ بله گفتن به چیزهایی که در مسیر هدفتان نیست را کنار بگذارید.

“کسی که به دنبال دستاورد کوچکی است باید کمی از خود گذشتگی کند؛ کسی در پی دستاورد بزرگی است باید چیزهای زیادی را فدا کند.” – جیمز آلن.

انسانهای موفق می دانند که برای رسیدن به اهدافشان باید به بسیاری از کارها، فعالیتها و تقاضاهای دوست و خانواده و همکار نه بگویند. در کوتاه مدت شما مقداری از تحسین و تمجید اطرافیان را از دست می دهید، اما وقتی که به هدفتان برسید می بینید که ارزشش را داشته است.

۱۱٫ انسانهای زهرآلود را کنار بگذارید.

“شما میانگین پنج انسانی هستید که بیشترین زمان را با آنها می گذرانید.” – جیم رون.

انسانهایی که بیشترین زمان را با آنها می گذرانیم به هویت ما شکل می دهند.

ما از بعضی انسانها پیشرفته تریم و بعضی انسانها از ما. اگر با انسانهای کمتر رشد یافته وقت صرف کنید، دچار افول می شوید و موفقیتتان کمتر می شود.

اما اگر با انسانهای رشد یافته تر وقتتان را بگذرانید، هر چند باید تلاش بیشتری بکنید ولی در نهایت موفق تر خواهید بود.

نگاهی به اطراف خود بیاندازید و ببینید چه چیزی را باید تغییر دهید.

۱۲٫ نیاز به دوست داشته شدن را کنار بگذارید.

“تنها راه برای اینکه هیچ کس را ناراحت نکنید این است که هیچ کار مهمی انجام ندهید.” – اولیور امبرتون.

خودتان را مثل یک کالای تجاری مهم تصور کنید. خیلی ها ممکن است شما را دوست داشته باشند و خیلی ها نه. هر کاری انجام دهید نمی توانید رضایت تمام بازار را جلب کنید. این کاملا طبیعی است و هیچ نیازی نیست که تلاش کنید خودتان را توجیه کنید.

تنها کاری که می توانید بکنید این است که اصالت داشته باشید و بدانید که افزایش تعداد کسانی که از شما متنفرند به این معنی است که دارید کارهای مهمی انجام می دهید.

۱۳٫ وابستگی به شبکه های اجتماعی و تلویزیون را کنار بگذارید.

“مشکل این است که فکر می کنید وقت دارید.” – بودا.

گشت زدن در اینترنت و تماشای تلویزیون بیماری جامعه ی امروز است. این دو پدیده نباید باعث شوند شما از اهدافتان باز بمانید.

مگر اینکه اهدافتان به یکی از این دو وابسته باشند، باید وابستگی خود را به آنها کاهش دهید یا آنها را کاملا از زندگی خود حذف کنید. سپس زمانی را که به دست می آورید به غنی کردن زندگی خود اختصاص دهید.

 

این مطلب ترجمه ی نوشته ای از زدراوکو سویتیچ بنیانگذار نهاد “از صفر به مهارت” است.

دوازده نکته که باید درباره ی اپل تی وی بدانید

استفاده از اپل تی وی بسیار ساده است و برای سیستم سرگرمی خانه ی شما ارزش افزوده ی بالایی به ارمغان می آورد. در ادامه بیست و شش نکته و ترفند را برمی شماریم که استفاده از اپل تی وی را ساده تر می کند.

نسل آخر اپل تی وی امکانات زیادی را در مقایسه با نسلهای قبلی ارائه می کند. اپلیکیشنهای مفیدی چون وضع هوا دارد و مجهز به سیری می باشد که به شما امکان می دهد درخواست خود را سریعتر به آن منتقل کنید. همچنین دو گزینه برای دخیره ی داده ها در اختیار شما می گذارد. کار کردن با اپل تی وی آسان است اما امکانات فراوان و دستورات سیری متعددی هست که برای کاربر تازه کار ممکن است ناآشنا باشد. در زیر به برخی از ترفندها اشاره می شود که به شما کمک می کند از امکانات این دستگاه استفاده بهینه داشته باشید.

۱٫ نام دستگاه را تغییر دهید.

اگر بیش از یک اپل تی وی در خانه دارید می توانید به راحتی برای هر یک نامی انتخاب کنید تا بهتر بینشان تمایز قائل شوید. به Settings>General>About>Name  بروید و یکی از نام های پیش فرض مثل Living Room، Bedroom، یا Office را انتخاب کنید. اگر هیچ یک از نامهای موجود را نمی پسندید می توانید نام دلخواه خود را با استفاده از گزینه ی Custom Name وارد کنید. این به شما کمک می کند که بدانید از کدام اپل تی وی استفاده می کنید.

rename-apple-tv.png

۲٫ با استفاده از کنترل از راه دور دستگاه را ریبوت کنید.

وقتی دستگاه عملکرد عجیب و غریب از خود بروز می دهد یا اپلیکیشن مربوطه کار نمی کند می توانید به منوی تنظیمات بروید و ریبوت کنید و یا اینکه می توانید دکمه های Home+Menu را نگه دارید تا اینکه چراغ وضعیت جلوی اپل تی وی شروع به چشمک زدن سریع بکند. وقتی که دکمه ها را رها کنید دستگاه ریبوت می شود.

۳٫ اپل تی وی را به وضیعت خواب ببرید.

اپل تی وی به طور خودکار پس از گذشت زمانی مشخص به خواب می رود. می توانید این مدت زمان را با رفتن به Settings>General>Sleep After تغییر دهید. با این حال اگر می خواهید که اپل تی وی را به صورت دستی به وضعیت خواب ببرید، دکمه ی Home را برای مدت طولانی فشار دهید و سپس Sleep را انتخاب کنید. پس از آن فشار دادن هر دکمه ای روی کنترل از راه دور، اپل تی وی را از حالت خواب خارج می کند.

۴٫ اپلیکیشن ها رو به سرعت در پوشه قرار دهید.

folders-on-apple-tv.png

اگر اپلیکیشنهای زیادی را روی اپل تی وی نصب کرده اید می توانید آنها را در پوشه های مختلف مرتب کنید. درست مثل iOS، روی آیکون مربوطه به مدت طولانی کلیک کنید و آن را روی آیکون یک اپلیکیشن دیگر بکشید تا یه پوشه تشکیل شود. اگر می خواهید اپلیکیشن را به یک پوشه ی موجود منتقل کنید، می توانید صرفا آیکون اپلیکیشن را روی آیکون پوشه بکشید.

راه ساده تر این است که به مدت طولانی روی آیکون کلیک کنید و سپس دکمه ی Play/Pause را فشار دهید و [اسم پوشه] Move to را انتخاب کنید.

۴٫ روش دیگری برای پاک کردن اپلیکیشن ها

delete-apps-apple-tv.png

اگر می خواهید صفحه ی خانه ی اپل تی وی را با پاک کردن اپلیکیشن های زاید مرتب کنید، آیکون مربوطه را به مدت طولانی فشار دهید، دکمه ی Play/Pause را فشار دهید، Delete را انتخاب کنید و انتخاب خود را تایید کنید.

روش سریعتر پاک کردن چند اپلیکیشن به طور همزمان این است که به Settings>General>Manage Storage بروید و روی آیکون سطل زباله که در کنار اپلیکیشنهای مربوطه است کلیک کنید.

۵٫ کارهای دیگر دکمه Menu

دکمه ی Menu کاری بیش از بردن شما به صفحه ی قبلی انجام می دهد. اگر بر روی آن دوبار پیاپی کلیک کنید، اسکرین سیور شروع به کار می کند. اگر سه بار پیاپی کلیک کنید، میانبرهای مربوط به دسترسی آسانتر برای افراد دارای محدودیت حرکتی فعال می شوند.

۶٫ از یک اپلیکیشن به اپلیکیشن دیگر رفتن

برای این که بین اپلیکیشن ها حرکت کنید، دکمه ی Home را دوبار پیاپی کلیک کنید. با حرکت انگشت روی صفحه به چپ و راست می توانید بین اپلیکیشن ها به ترتیب زمانی استفاده از آنها حرکت کنید. اگر انگشتتان را روی یک اپلیکیشن به بالا حرکت دهید آن اپلیکیشن بسته می شود.

۷٫ اپلیکیشن ها را به صورت اتوماتیک نصب کنید.

همانطور که وقتی یک اپلیکیشن را روی آیفونتان نصب می کنید و به طور خودکار آن را در آیپدتان هم می بینید، می توانید همین قابلیت را برای اپل تی وی هم فعال کنید به شرط اینکه اپلیکیشن مربوطه قابلیت نصب روی اپل تی وی را داشته باشد. برای فعال کردن این قابلیت به Settings>Apps بروید و روی Automatically install apps کلیک کنید تا فعال شود.

۸٫ در هنگام تایپ کردن از دکمه ی Play/Pause به عنوان شیفت استفاده کنید.

صفحه کلیدی که روی صفحه نمایش نشان داده می شود تعریف چندانی ندارد. اما اگر می خواهید از آن استفاده کنید دانستن اینکه دکمه ی Play/Pause می تواند به عنوان شیفت یا caps lock به کار رود در تایپ کردن سریع به شما کمک می کند. همچنین تایپ کردن گذرواژه را با استفاده از این قابلیت می توانید سریعتر انجام دهید.

۹٫ اضافه کردن صفحه کلید

برای تایپ و جستجوی ساده تر بر روی اپل تی وی، یک صفحه کلید مجهز به بلوتوث بگیرید و آن را به اپل تی وی مرتبط کنید. صفحه کلید را در حالت pairing قرار دهید و به Settings>Remote and Devices>Bluetooth بروید. صفحه کلیدتان را در بخش Other Devices انتخاب کنید و به سوالاتی که روی صفحه نشان داده می شود جواب دهید.

۱۰٫ مرتبط کردن هدفون بلوتوث

در همان منوی بلوتوثی که به آن اشاره شد، می توانید هدفون بلوتوثتان را هم نصب کنید تا شب که همه خوابند با خیال راحت تلویزیون نگاه کنید. همچنین وقتی که برنامه ای که تماشا می کنید کیفیت صدای خوبی ندارد استفاده از هدفون به شنیدن بهتر صدا کمک می کند.

۱۱٫ از آیفون به عنوان کنترل از راه دور استفاده کنید.

اپل به تازگی اپلیکیشن استفاده از آیفون به عنوان کنترل از راه دور (Apple TV Remote) را به روزرسانی کرده است. کافی است این اپلیکیشن را نصب کنید. تلفنتان را به همان شبکه ی وایفای که اپل تی وی به آن وصل است وصل کنید. تمام اپل تی وی هایی را که در خانه دارید به اپلیکیشن اضافه کنید و از آیفون برای کنترل آنها استفاده کنید.

۱۲٫ استفاده از اپل واچ به عنوان کنترل از راه دور

اگر اپلیکیشن Apple TV Remote را روی آیفون نصب کنید، روی اپل واچ هم نصب می شود. وقتی که اپلیکیشن را در اپل واچتان باز می کنید، می توانید اپل تی وی را به آن اضافه کنید و آن را از روی مچ دستتان کنترل کنید.

 

كشف هشتمين قاره جهان

همه ما در مدرسه خوانده‌ایم که دنیا هفت قاره دارد اما ممکن است از این بعد شمار قاره‌های کره زمین در کتاب‌های درسی تغییر کند و بخوانیم که دنیا هشت قاره دارد.


به گزارش بی بی سی، دانشمندان می‌گویند دو دهه تحقیق و گردآوری اطلاعات وجود قاره‌ای جدید را مشخص کرده، قطعه زمین پهناوری که تمام ویژگی‌های یک قاره دارد و تقریبا تمام آن زیر آب است، در اقیانوس آرام جنوبی، فقط قله کوه‌ها و چند جزیره کوچک از آب بیرون هستند، آن قله‌ها را ما به نام نیوزیلند می‌شناسیم و آن جزایر را به نام مجمع‌الجزایر کالدونیای نو.
قاره هشتم زیلندیا نام گرفته است و دانشمندان برای به رسمیت شناختن آن تلاش خود را آغاز کرده‌اند.
بر اساس این تحقیق که در نشریه انجمن جغرافی آمریکا منتشر شده قاره زیلندیا پنج میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد، تقریبا دو سوم مساحت قاره مجاور، استرالیا.

بر اساس این تحقیق که در نشریه انجمن جغرافی آمریکا منتشر شده قاره زیلندیا پنج میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد، تقریبا دو سوم مساحت قاره مجاور، استرالیا.

۹۴ درصد این قاره زیر آب است و فقط دو قطعه زمین بزرگ، دو جزیره شمالی و جنوبی نیوزیلند و مجمع‌الجزایر کالدونیای نو از آب بیرون هستند.
شاید به نظر برسد برای اینکه قاره‌ای بعنوان قاره شناخته شود لازم است که زیر آب نباشد اما دانشمندان برای اینکه قاره‌ای را قاره بدانند معیارهای دیگری را در نظر می گیرند:
بلندتر بودن از محیط اطراف
تمایز زمین‌شناختی
محدوده کاملا مشخص
پوسته‌ای ضخیم‌تر از کف اقیانوس
و این قاره جدید تمام این مشخصات را دارد.
پژوهشگرانی که این تحقیق را انجام داده‌اند می گویند قرار دادن زیلندیا در زمره قاره‌های جهان فقط اضافه شدن یک نام به فهرست قاره‌ها نیست؛ قاره‌ای که اینگونه زیر آب رفته اما همچنان یک پارچه است و قطعه قطعه نشده برای شناخت “پیوستگی یا گسستگی پوسته قاره‌ها” مفید است.
حالا با این قاره جدید باید چه کرد؟ باید کتاب‌های درسی را تغییر داد و تعداد قاره‌ها را به هشت افزایش داد؟ مثل همین پلوتو که همیشه بعنوان سیاره نهم منظومه شمسی در کتابهای درسی حضور داشت اما در چند سال گذاشته از این عنوان خلع شد و به جسم فرانپتونی تنزل مقام پیدا کرد.
هیچ نهاد مرجع بین‌المللی برای شناسایی رسمی قاره‌ها وجود ندارد. شاید گذر زمان و تحقیقات بیشتر به این قاره هشتم آنقدر وزن و اعتبار بدهد که نویسندگان کتاب‌های درسی را به تغییر تعداد قاره ها متقاعد کند.

 

آیا چپ دستها در ورزش موفق ترند؟

سهم چپ دستها از جمعیت انسانها ده در صد است. عددی که در ده هزار سال گذشته بدون تغییر مانده است. اما اگر بنا باشد فهرستی از ورزشکاران موفق چپ درست شود، تعداد زیادی باید در این فهرست گنجانده شوند. تعداد چپ دستهایی که در ورزش جهان در رده های قهرمانی حضور داشته اند اصلا با سهم ده در صدی چپ دستها از جمعیت جهان تناسبی ندارد. چه چیز عامل موفقیت چپ دستها در ورزش است؟

به نظر می رسد هیچ بحثی در این نیست که چپ دستها در ورزش موفق ترند. در ورزشهای فردی که دو حریف باید با هم مقابله کنند، مثل بوکس و تنیس چپ دستها از مزیت غافلگیر کردن حریف برخوردارند. بدیهی است که چپ دست بودن افراد حاصل تصمیم خودشان نیست. بعضی دانشمندان می گویند چپ دست شدن ممکن است در هنگام تولد و یا در اثر یک شوک در دوران حاملگی حاذث شود. سن مادر هم می تواند تأثیرگذار باشد. مادران بالای ۴۰ در مقایسه با مادرانی که در دهه سوم زندگیشان هستند، ۱۲۸ درصد بیشتر احتمال می رود که یک فرزند چپ دست به دنیا بیاورند. اما فقط انسانها نیستند که می توانند چپ دست باشند. چپ دست بودن یا حالتهای معادل آن در گونه ها و انواع مختلف حیوانات می تواند روی دهد و جالب است که در حیوانات هم می توان مزایای چپ دست بودن را مشاهده کرد.

هرچند تصورش خیلی جالب است اما حلزونها نمی توانند بسکتبال بازی کنند. اما با وجود اینکه این خزندگان کوچک دست ندارند، تمایل آنها به چپ خودش را در جهت متفاوت مارپیچ صدفشان نشان می دهد.  چپ دستی برای آنها معادل یک مارپیچ صدف پادساعتگرد است در حالی که به طور معمول جهت مارپیچ صدف حلزون ساعتگرد است. زیست شناسان مشاهده کرده اند که حلزونهای به اصطلاح چپ دست آسانتر می توانند از چنگ خرچنگهایی که می خواهند آنها را شکار کنند بگریزند.

گونه های مختلف خرچنگ دارای یک ابزار خدادادی در پنجه ی راستشان هستند که با آن می توانند پوسته ی صدف ها را خراب کنند؛ چیزی شبیه ابزاری که با آن در کنسروها را باز می کنیم. طراحی این ابزار به گونه ای است که خرچنگ با آن به راحتی می تواند صدفهای داری مارپیچ ساعتگرد را بشکافد اما در برابر صدفهای کمیابتر پادساعتگرد عمل نمی کند.

مشابه این سناریوی خرچنگ و حلزون در دنیای حیوانات بسیار مشاهده می شود. حیوانات شکارچی یاد می گیرند که چگونه گونه های حائز اکثریت را شکار کنند. در دنیایی که لازمه اش تنازع برای بقا است، به شکارچی ای که تلاش و وقت بیشتری صرف شکار طعمه های عجیب و غریب کند پاداشی داده نمی شود. به عنوان مثال اکثر گونه های ماهی ها، در صورت تهدید به یک جهت ثابت فرار می کنند. معادل چپ دست ماهی ها، اما در صورت احساس خطر در جهت مخالف شنا می کند و شکارچی که توقع آن را ندارد ممکن است از شکار باز بماند.

بر خلاف خرچنگها و ما هی ها، انسانها در بالاترین نقطه ی زنجیره ی غذایی قرار دارند. با وجود اینکه حیوانی وجود ندارد که انسال را طعمه ی خود کند، اما انسانها گاه به یکدیگر به چشم طعمه نگاه می کنند. خشونت همواره نقش مهمی در زندگی اجتماعی انسان بازی کرده است. به طور سنتی، انسانهایی که در نبرد تن به تن موفق تر بوده اند، در زندگی هم موفق تر بوده اند.

همانگونه که حیوان شکارچی تمرین می کند تا طعمه هایی را که در اکثریت هستند شکار کند، یک سرباز هم به نحوی آموزش می بیند که محتمل ترین رقیبش -یعنی سرباز راست دست- را شکست دهد. معمولا داشتن حریف راست دست به عنوان یک الگو در ذهن فرد ماندگار می شود. فردی که بیشتر اوقات با حریفان راست دست مبارزه می کند و برنده می شود، مهارتها و واکنشهایش در جهت مبارزه با یک حریف راست دست شکل می گیرد. بنابراین جنگجویان چپ دست همواره از این مزیت برخوردار بودند که حریفان برای مبارزه با آنان تربیت نشده بودند و می توانستند از حربه غافلگیری بر علیه حریف استفاده کنند. در دوران قدیم، چپ دستهای ماهر به کرات موفق می شدند خود را به ریاست قبیله برسانند. روایاتی هست که یکی از بزرگترین فرماندهان نظامی تاریخ یعنی اسکندر مقدونی چپ دست بوده است.

در خلال سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۴ دو محقق فرانسوی با مشاهده ی تعداد شهروندان چپ دست در نواحی جرم خیز، نظریه ی برتری چپ دستها در نزاعها را به بوته ی آزمایش گذاشتند. مطابق انتظار، شارلوت فاری و میشل ریموند دریافتند که جمعیت چپ دستها در مناطق پرخشونت جهان گاهی به ۲۷ درصد می رسد.

با این حال در مناطقی هم که قتل و کشتار جایگاهی در زندگی روزمره ندارد، برتری چپ دستها در مسابقات ورزشی انکارناپذیر است. همان اصول و دلایلی که به چپ دستها این امکان را می دهد تا در مناطق پر از جرم و خشونت زنده بمانند، به آنها اجازه می دهد در بازیهای رو در رو هم موفق باشند. همانگونه که یک گلادیاتور در روم باستان برای جنگیدن با یک حریف راست دست تربیت شده بود، بازیکنان بیسبال هم تجربه ی بیشتری در مقابله با بازیکنان راست دست دارند. در ورزشهای جنگی تر مثل بوکس، کشتی و هنرهای رزمی این مقایسه واضحتر می شود. در حقیقت اگر یک بوکسور بداند که رقیبش چپ دست است، حتما قبل از مسابقه با یک بوکسور چپ دست تمرین می کند. در چنین مسابقاتی که حتی یک مزیت کوچک می تواند همه چیز را تغییر دهد، چپ دستها به کرات برنده می شوند. اگر تعداد چپ دستها بیشتر می شد، این مزیت نسبی هم رو به افول می گذاشت.

تلاش برای احیای ماموتهای پشمالو

تا همین چند سال پیش صحبت کردن از احیاء جانوری که نسلش منقرض شده مثل گفتن یک داستان علمی-تخیلی بود. ولی امروز دیگر اینگونه نیست. پیشرفتهایی که در ساختن کلون به دست آمده و قابلیت کار کردن با دی ان ای موجودات باستانی دانشمندان را به این نتیجه رسانده که در آستانه ی رسیدن به چنین توانایی ای هستند.

به گزارش گاردین، جورج چرچ، دانشمند ژنتیک از دانشگاه هاروارد، به تازگی اعلام کرده که دانشمندان در حال پیش بردن تحقیقی هستند که می تواند منجر به تولید یک رویان ترکیبی فیل و ماموت شود. با این حال ممکن است که ماموت پشمالوی احیا شده، چندان هم پشمالو نباشد. در واقع نمی توان پیش بینی کرد که حاصل این شبیه سازی چه شکل و شمایلی خواهد داشت. پروژه ی چرچ برای احیای ماموت نمی تواند حیوان منقرض شده را دقیقا به همان شکلی که بوده تولید کند. حاصل این پروژه یک فیل خواهد بود که دارای برخی از ویژگی های ماموت است.

این ترکیب ژنتیکی، حاوی برخی از ویژگی های ماموت است که با مهندسی ژنتیک در یک فیل آسیایی، که نزدیکترین پسرعموی زنده ی ماموتهاست، پیاده می شود. چرچ ادعا می کند راهی پیدا کرده که خواص ژنتیکی مربوط به موهای ماموت را هم در این کار در نظر می گیرد. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که نتیجه مطابق انتظار باشد. آیا صرف میلیونها دلار و سالها تلاش برای رسید به یک فیل-ماموت نه چندان پشمالو عاقلانه است؟

اینکه دانشمندان می توانند چنین دستکاری ژنتیکی را صورت دهند به این معنا نیست که مجاز به انجام این کار هستند. نگرانی از بابت ایجاد یک پارک ژوراسیک نیست. چرا که دایناسورها شصت میلیون سال پیش می زیستند، در حالی که قدیمی ترین گونه ی جانوری که دی ان ای قابل استفاده از خود به جا گذاشته، ماموتهای پشمالوی ۴۳۰۰۰ ساله هستند. نگرانی اصلی از بابت این است صرف هزینه برای احیای جانوران منقرض شده ی باستانی، منجر به تمام شدن بودجه ای شود که باید برای حفظ جانوران در معرض انقراض کنونی استفاده گردد. همین حالا هم فشار کسری بودجه به حدی است که فقط می توان به نجات تعداد محدودی از گونه های در خطر انقراض امید بست. آیا باید ماموتها را احیا کرد در حالی که می بینیم حتی فیل ها هم در خطر انقراض هستند؟ البته که نه.

در سال گذشته بر اساس آمار رسمی ۲۴ هزار گونه ی در خطر انقراض وجود داشته است. همه ای این گونه ها به زیبایی پاندا یا به ابهت ببر بنگال نیستند اما وجودشان نقش اساسی در تعادل زیست بوم دارد.

اما چرچ استدلال می کند که از گونه های کلیدی نباید چشم پوشی کرد: ” ماموتها می توانند به سه طریق به سردتر شدن هوا کمک کنند: الف) با خوردن علف مرده ی روی سطح زمین که باعث می شود نور خورشد به علف بهاری برسد. ریشه های عمیق این علف از فرسایش خاک جلوگیری می کند. ب) افزایش انعکاس نور خورشید با ساقط کردن درختانی که نور خورشید را جذب می کنند. ج) با مشت زدن و ایجاد حفره در برف و ایجاد راهی برای نفوذ هوای سرد به درون خاک. شکارچیان غیر قانونی هم قطعا به فیل آفریقایی بیش از ماموت قطبی علاقه نشان خواهند داد.”

همچنین چرچ استدلال می کند که احیای مجدد ماموت کار بیهوده ای نیست و نباید بودجه ای را که برای آن صرف می شود هدر رفته تصور کرد: “فرآیند احیای مجدد با بازیابی تنوع ژنتیکی از دست رفته به حیوانات زنده هم کمک می کند. ژنهای قدیمی می توانند به گونه های در معرض انقراض کمک کنند که نسبت به مواد شیمیایی، گرما، عفونت و خشکسالی مقاوم تر شوند. همانطور که یک واکسن جدید می تواند منابع مالی مصروف در درمان بیماری ها را آزاد کند، احیای مجدد هم می تواند ابزارهای جدیدی را در اختیار علاقمندان به حفظ گونه های در خطر انقراض قرار دهد.

آدام ولز حتی می گوید که فرآیند احیای مجدد می تواند یک فرآیند پولساز باشد که بودجه ی خودش را تأمین می کند: “تلاشهایی که برای احیای مجدد صورت می گیرد می تواند سرمایه دارانی را جلب کند که هیچگاه به فکر سرمایه گذاری در حفظ گونه های در خطر انقراض نبوده اند اما به ایده ی هیجان آور بازگرداندن حیوانات منقرض شده و فناوری های مربوط به آن که می توانند بسیار سودآور باشند، علاقمندند.”

مشتاقان این کار استدلال می کنند که اخلاقی ترین کار این است که اگر توانش را داریم، موجوداتی را که خودمان منقرض کرده ایم به حیات برگردانیم.  استوارت برند می گوید: “حقیقت این است که انسانها در ده هزار سال گذشته شکاف عظیمی را در طبیعت ایجاد کرده اند. اکنون ما توانایی آن را داریم و شاید مسؤولیت اخلاقی ما هم ایجاب کند که بخشی از این خسارت را جبران کنیم.”

استدلالات طرفداران احیای مجدد ماموت وسوسه کننده است. چه کسی دوست ندارد در میان گله ای از ماموتهای پشمالو قدم بزند؟

تأسیس یک شهر بر روی مریخ

امارات متحده عربی اعلام کرده است که در صدد ساخت یک شهر بر سطح سیاره ی مریخ است. بر اساس برنامه ی اعلام شده، این شهر در قالب پروژه ای با نام مریخ ۲۱۱۷ ساخته خواهد شد و مطابق هدفگذاری اولیه گنجایش ۶۰۰ هزار نفر را دارد و با الگوبرداری از شهر شیکاگو طراحی می گردد. شیخ محمد بن رشدی آل مکتوم، حاکم دوبی، این مطلب را در روز ۲۴ بهمن اعلام کرد.

با وجود خوشبینی مقامات اماراتی اما به نظر نمی رسد که این پروژه به این زودی ها به نتیجه برسد. بر اساس اظهارات آل مکتوم، هدف از این پروژه کمک به نسل های آینده برای سکنی گزیدن در مریخ است، در آینده ای که امید می رود مریخ به دست بشر قابل سکونت شده باشد. با وجود اینکه آل مکتوم صریحا اظهار کرده که این پروژه های به این زودی ها انجام نمی شود اما این شهر مریخی به مثابه بذری خواهد بود که در زمان نسلهای آینده به ثمر می نشیند. آل مکتوم تخمین می زند که برای ساختن این شهر صد سال زمان لازم باشد.

اما پیش از آغاز عملیات ساخت این شهر، موانع بسیاری هست که باید از راه برداشته شود. سیاره ی مریخ باید به خوبی مورد جستجو قرار بگیرد تا مکان مناسب برای یک کلونی از انسانها یافته شود.  اروپا و روسیه برای جستجوی مریخ ابراز تمایل کرده اند اما تا کنون موفق به پیشرفتی نشده اند. تنها آمریکا توانسته سفینه ای را که به قصد جستجوی مریخ ساخته با موفقیت بر روی این سیاره فرود بیاورد. امارات هم در نظر دارد سفینه ی خودش را به این منظور به مریخ اعزام کند. اگر همه چیزی طبق برنامه پیش برود، سفینه ی امارات در سال ۲۰۲۱ به مدار مریخ فرستاده می شود.

 

گلکسی اس ۸ یک خبر بد برای طرفداران اندروید

رقابت اصلی سال آینده در بازار موبایل بین سامسونگ گالکسی اس ۸ و آیفون ۸ خواهد بود. این دو گوشی مشترکات زیادی با هم خواهند داشت از جمله قیمت بالاتر از حد انتظار. بعد از گزارشهای چند هفته پیش که حاکی از گرانتر بودن گالکسی اس ۸ از گالکسی اس ۷ بود، یک گزارش جداگانه خبر از قیمت بالای هزار دلار آیفون ۸ داشت. ولی اکنون شایعات بر این قرار است که گالکسی اس ۸ ممکن است حتی از آیفون ۸ گرانتر باشد.

به نظر نمی آید سامسونگ تا فروردین سال آینده قصد اطلاع رسانی درباره ی قیمت و زمان عرضه ی گالکسی اس ۸ به بازار را داشته باشد. اما مطابق گزارش های غیر رسمی گالکسی اس ۸ (SM-G950) و گالکسی اس ۸ پلاس (SM-G955) در رنگهای سیاه، طلایی و خاکستری به بازار عرضه خواهند شد و به ترتیب حدود ۹۵۰ و ۱۰۵۰ دلار قیمت خواهند داشت.

 

نوشته تازه کشف شده از چرچیل درباره موجودات فضایی

نامه ای هفتاد و هشت سال پس از به نگارش در آمدن در آرشیو موزه ی میسوری یافت شده است که به موضوع جستجوی موجودات بیگانه ی فرازمینی می پردازد. این نامه در آستانه ی جنگ جهانی دوم نوشته شده و نویسنده اش در کمال ناباوری کسی نیست جز سیاستمدار مشهور، وینستون چرچیل.

به گزارش هافینگتون پست، مقاله ی یازده صفحه ای با عنوان “آیا ما در کیهان تنها هستیم؟” از دهه ی ۱۹۸۰ میلادی در موزه ی ملی میسوری آمریکا نگهداری می شده تا اینکه به تازگی اخترفیزیکدانی به نام ماریو لیویو آن را مطالعه کرده و یافته های خود را در مجله ی نیچر به ثبت رسانده است.

لیویو می گوید این متن منتشر نشده حاوی مطالبی است که از فرط تناسب با شرایط امروز به سختی می توان باور کرد که هشتاد سال پیش نوشته شده است. در این مقاله چرچیل گمانه هایش را درباره شرایط لازم برای حیات مطرح می کند و مشکلات جستجوی حیات فرازمینی به علت فاصله ی زیاد بین ستارگان را متذکر می شود.

چرچیل در حین جنگ با آلمان نازی همواره در سخنرانی هایش بر اهمیت علم و دانش تأکید می کرد. تشویق های مکرر او به پیشرفت علمی منجر به نتایج مثبت گوناگونی شد؛ منجلمه ساخت رادار که به پیروزی بر نازی ها کمک شایانی کرد و جهش علمی بزرگ در بریتانیای پس از جنگ.

چرچیل همواره به پیشبینی درباره آینده ی علم و پیشرفتهای علمی علاقه نشان می داد. اما گویا زمانی که جنگ جهانی در شرف درگیر کردن تمامی سیاره ی زمین بود، او در اندیشه ی زندگی در کرات دیگر بود.

چرچیل تنها کسی نبود که در هنگامه ی جنگ جهانی درباره ی حیات فرازمینی فرضیه پردازی می کرد. درست پیش از آنکه او این مقاله را به نگارش در بیاورد، یک نمایش رادیویی از داستان جنگ دنیاها به قلم اچ جی ولز در آمریکا به اجرا در آمد. گزارش روزنامه های آن زمان حاکی از هراس عمومی مردمی است که در پی این نمایش رادیویی حمله ی مریخی ها به کره ی زمین را باور کرده بودند.

دولت بریتانیا هم مساله ی برخورد با موجودات فرازمینی را جدی گرفته بود و تا چندین سال پس از جنگ هر هفته گزارشهای مربوط به مشاهده ی اشیاء پرنده ناشناخته (یوفوها) را بررسی می کرد. نگرانی از اینکه کوچکترین نشانه ای از تماس با موجوات فضایی ممکن است باعث تشویش اذهان عمومی شود، چرچیل را بر آن داشت که موضوع اسرارآمیز برخورد با یک بمب افکن راف در دوران جنگ را مخفی نگه دارد.

اگر چرچیل امروز نخست وزیر می بود، خودش را در وضعیت مشابهی از بی ثباتی سیاسی و اقتصادی می دید. اما در این هفتاد و هشت سالی که از نوشتن مقاله ی او می گذرد، ما ۳۵۰۰ سیاره در خارج از منظومه ی شمسی کشف کرده ایم در حالی که در زمان چرچیل هیچ سیاره ای بیرون از منظومه ی شمسی کشف نشده بود.

کشفیات اخیر سیاره های خارج از منظومه ی شمسی، نوشته ی چرچیل را بیشتر مناسب دوران معاصر می کند. او در مقاله اش به اهمیت آب به عنوان مایه ی حیات و فاصله ی مناسب زمین از خورشید که دمای لازم برای مایع بودن آب را فراهم می کند، اشاره می کند. حتی پا را از این هم فراتر می گذارد و گوشزد می کند که میزان جاذبه ی یک سیاره، نوع اتمسفر آن را تعیین می کند؛ نکته ای که به کرات در ارزیابی میزان مشابهت سیارات دیگر به زمین از آن غفلت می شود.

 

کشف شصت سیاره جدید: شما هم می توانید سیارات جدید کشف کنید

یک تیم بین المللی ستاره شناسی موفق شده با اندازه گیری تغییرات ستاره ها، دهها سیاره جدید در خارج از منظومه ی شمسی کشف کند.

به گزارش کریستین ساینس مانیتور، این تیم تحقیقاتی بین المللی مستقر در هاوایی، هزار و ششصد ستاره را در یک بازه زمانی بیست ساله مورد مشاهده قرار داده است و تا کنون موفق به کشف شصت سیاره و شواهدی دایر بر وجود پنجاه و چهار سیاره دیگر خارج از منظومه شمسی شده است. مهمترین کشف آنها سیاره گلیز ۴۱۱b تام دارد که یک زمین بزرگ با دمای بالا محسوب می شود و در فاصله هشت سال نوری از ما قرار دارد.

این اکتشافات دانش عمومی درباره سیارات را به کلی دگرگون کرده است. به طور تاریخی تصور می شد که ستاره های اندکی دارای سیاره هستند اما اکنون به نظر می رسد که تعداد بی شماری سیاره خارج از منظومه ی شمسی ما وجود دارد. این اکتشافات همچنین می تواند درک ستاره شناسان از نحوه شکل گیری سیارات را تغییر دهد.

میکو تومی از دانشگاه هرتفوردشایر انگلستان می گوید:”تصور این که حتی نزدیک ترین ستاره ها به خورشید هم سیاراتی دارند که به دورشان می گردند، بسیار هیجان انگیز است. این چیزی است که ستاره شناسان حتی تا پنج سال پیش هم نمی توانستند تصور کنند. این سیارات جدید به فهم نحوه شکل گیری منظومه های سیاره ای کمک می کنند.”

تیم کاشف این سیارات از سال ۱۹۹۶ تلاشهایش را آغاز کرد و در این مدت از تلسکوپهای بسیار قوی و ابزارهای مربوطه استفاده کرد. تحقیق اخیر مبتنی بر شصت و یک هزار مشاهده بر روی هزار و ششصد ستاره است. با استفاده از تکنیکی به نام سرعت شعاعی که تغییرات اندک در رنگ و محل ستاره ها در آن رصد می شود، ستاره شناسان می توانند پی به وجود سیاره هایی در اطراف ستاره مورد نظر ببرند. سیاره گلیز ۴۱۱b که به دور ستاره گلیز ۴۱۱ می گردد، به همین طریق رصد شد. این ستاره چهارمین ستاره نزدیک به خورشید است. سیاره کشف شده آن دارای سطح صخره ای و جرمی معادل چهل در صد جرم خورشید است. محققان به آن ابر زمین لقب داده اند و معتقدند که دمای آن بیش از آن است که بتوان نشانه ای از حیات بر روی آن یافت.

انتظار می رود تعداد بسیار بیشتری از این سیاره ها در آینده نزدیک کشف شود. تمام داده های مربوط به مشاهدات انجام شده اکنون در اختیار عموم قرار گرفته و نرم افزار تحلیل داده ها و یک راهنمای آنلاین برای استفاده از نرم افزار و داده ها منتشر شده است که به همه ی علاقمندان این امکان را می دهد که در کشف سیارات جدید مشارکت کنند.